دیدن جدیدترین اثر پولانسکی با عنوان کشتار برایم جذاب بود ،فیلم بر اساس داستانی از یاسمینا رضا ساخته شده در فضای محدود یک اپارتمان با چهار شخصیت بدون به هم خوردن توالی زمان که در جای خودش جالب بود .
کشتار فیلمی است که ارام و بی سر و صدا شروع می شود ولی هر چه جلو می رود عمق فاجعه ای را به نمایش می گذارد که تکان دهنده هست،شخصیت هایی که با نقش افرینی درخشان بازیگران فیلم به خوبی به تصویر کشیده شدند .
پولانسکی در فیلم چاقو در اب هم در فضایی محدود اثر خوبی ساخته بود،کشتار روایت دنیایی است که از خود واقعی فاصله گرفته،پیچیدگی هایی که پشت نقاب روزمرگی های به ظاهر ساده پنهان شدند.
در روایت پولانسکی همه شخصیت ها به نوعی قربانی اسیب هایی هستند که با ان ها همراه شده،ارتباط هایی که هر چه جلوتر می رویم به تصنعی بودن ان پی می بریم،شکاف هر لحظه عمیق و عمیقتر می شود تا به جایی می رسیم که فقط دره هایی هولناک می بینیم که چهار شخصیت فیلم به نوعی هر کدام روی لبه ای از پرتگاه ایستاده اند .
در روایت پولانسکی همه شخصیت ها به نوعی قربانی اسیب هایی هستند که با ان ها همراه شده،ارتباط هایی که هر چه جلوتر می رویم به تصنعی بودن ان پی می بریم،شکاف هر لحظه عمیق و عمیقتر می شود تا به جایی می رسیم که فقط دره هایی هولناک می بینیم که چهار شخصیت فیلم به نوعی هر کدام روی لبه ای از پرتگاه ایستاده اند .
کشتار به نظرم یکی از اثار موفق در کارنامه پولانسکی به حساب می اید،میزانسن های دقیق و حساب شده کمک زیادی به جذابیت اثر کرده،دیالوگ ها و موقعیت هایی که گاهی باعث خنده ای تلخ می شوند و زمانی که چه زود می گذرد .
وقتی فیلم تمام شد با خودم فکر کردم از پایان های خاص پولانسکی خبری نبود ولی بیشتر که فکر کردم به نظرم رسید شاید همین پایان به نوعی ناتمام حرف های زیادی برای گفتن داشت .
پولانسکی از همه ی پتانسیل های موجود از داستان به عنوان جوهره ی اصلی فیلمنامه گرفته تا بازیگرانی مناسب برای نقش افرینی شخصیت ها تا فضاسازی استفاده ی خوبی کرده بود و حاصل ان تبدیل به اثری ماندگار شد.