چهارشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۹۰

فیلم عروس از نگاه سید مرتضی اوینی

فیلم عروس به کارگردانی بهروز افخمی و بازی نیکی کریمی در زمان خودش حرف و حدیث های زیادی را به راه انداخت،با وجود این که بیست سال از اکران این فیلم می گذرد ولی هنوز هم دیدن دوباره ی عروس و فکر کردن درباره ی این فیلم خالی از لطف نیست.

سید مرتضی اوینی همان زمان تحلیل جامعی درباره ی عروس نوشته که بخش هایی از ان را از سایت شهید سیدمرتضی اوینی  نقل می کنم


« دلم نمی خواهد درباره فیلم هایی كه بسیار دوست می دارم چیز بنویسم؟ چرا كه می دانم از عهده برنخواهم آمد و زحماتم به هدر خواهد رفت.

«عروس» فیلمی است استادانه و نمونه ای از سینمای مطلوب. این كه ما دریابیم اگر همه فلاش بك ها در نیمه اول فیلم جمع نمی شد بهتر بود، اشكالی كه خود افخمی هم در مصاحبه با تلویزیون به آن اشاره داشت  و یا اگر امكان داشت كه در نیمه دوم فیلم هم همان ریتم اولیه حفظ شود ویا ای كاش بازی پسرعمو بهتر از آب درمی آمد... و انتقادهایی از این دست، تغییری در اصل مطلب نمی دهد، و اصل مطلب این است كه افخمی سینما را همان طور كه باید باشد دیده است نه بیشتر و نه كم تر...



استادی افخمی فقط در كارگردانی نیست،نحوه روبرویی او در فیلم « عروس » با تماشاگر سینما بیش تر از كارگردانی اش استادانه است. او تماشاگر سینما را خوب می شناسد و در عین حال از این شناخت سوء استفاده نمی كند.

تماشاگر در كاراكتر اول فیلم « عروس » كه جوانی است انحراف یافته از مسیر حق،پای در تجربه ارزشمند معصومیت بشر می گذارد و حقیقت وجود خود را درمی یابد. 

تماشاگر نه می تواند خود را با حمید كاملاً برابر بداند و نه می تواند از او فاصله بگیرد و تا آخر راه با او می ماند و در تجربیات او شریك می شود. این، نه شیوه ای است ایجابی و نه تماماً سلبی و از لحاظ روایی، وقایع و حوادث، شخصیت ها و دیالوگ ها هیچ كدام به گونه ای نیستند كه تماشاگر بتواند در مقایسه آن ها با معتقدات خویش و یافتن نقاط تمایز و اختلاف از فیلم فاصله بگیرد...

سه‌شنبه، مهر ۰۵، ۱۳۹۰

مرغ خوشخوان

پاییز امسال با نوای دلنشین البوم جدید استاد شجریان شروع شد،البوم زیبای« مرغ خوشخوان» که با گروه شهناز و شعر هایی از حافظ ،مولانا،باباطاهر همراه است و مثل همیشه یکی از ماندگارهای شجریان به حساب خواهد امد

البوم مرغ خوشخوان شامل تصنیف پیام نسیم از حافظ ،اواز شور با شعر دیگری از حافظ ،مثنوی ابوعطا با شعری از مولانا،اواز دشتستانی با شعری از باباطاهر ،اواز حجاز با شعری از حافظ و تصنیف مرغ خوشخوان باز هم با شعر حافظ.





نیکی کریمی هم از دوستداران موسیقی اصیل ایرانی و اواز استاد شجریان است ،نیکی کریمی در مصاحبه ی کوتاهی در فیلم کنسرت همنوا با بم که به خاطر زلزله زدگان شهر بم برگزار شد به ارزش اثار شجریان اشاره کرد .

موسیقی البوم مرغ خوشخوان با سازهایی مثل سه تار،کمانچه،تار،سنتور،نی و...همراهی می شود.

شنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۰

شاید سوت پایان

باز هم پاییز از راه رسید،برگ های زرد پاییزی و فصلی که حال و هوای خاص خودش را دارد،مدرسه ها هم که دوباره با شروع مهر ماه شروع می شوند یاد روزهای مدرسه به خیر،چقدر برای نوشتن مشق شب فکر و خیال داشتیم و شاید یکی از بزرگترین دغدغه های کودکی بود،معلم ها ی مدرسه،تخته سیاه و گچ سفید،صدای زنگ تفریح،نیمکت های پر از یادگاری و دوست های همکلاسی.


خبر سقوط یکی از ماهواره های تحقیقاتی ناسا که تا ساعاتی دیگر به نقطه ی نامعلومی روی زمین می افتد مرا به فکر فرو برد،برایم جالب بود که ناسا احتمال برخورد قطعات را به یک انسان یک به سه هزار و دویست در نظر گرفته،در واقع شاید تا چند ساعت دیگر سوت پایان زندگی یک انسان در گوشه ای از این کره خاکی به صدا در اید،ولی به نظرم این سوی کره زمین که الان شب هست همه راحت گرفتند خوابیدند،ان سوی کره خاکی هم کسی این قضیه را جدی نخواهد گرفت .

شاید در دنیایی که هر دقیقه چند کودک افریقایی در سومالی از گرسنگی می میرند،جان هزاران نفر در نقاط مختلف  بر اثر سیل و زلزله به خطر  می افتد،خشونت های انسانی روزانه،جان صدها نفر را به سادگی در گوشه و کنار این کره خاکی به بهانه های مختلف می گیرد،خبر سقوط یک جسم شش تنی از اسمان چندان مهم به نظر نرسد.




تا فردا صبح معلوم می شود محل سقوط و خسارت احتمالی چقدر خواهد بود،امیدوارم بدون اسیب رسیدن به هیچ کسی این ماهواره ی تحقیقاتی ناسا در حال سقوط به قعر اقیانوس برود تا توی این دنیای پر از خشم و فریاد و هیاهو حداقل شاهد یک اتفاق تلخ دیگر نباشیم.


پی نوشت:سفر کتایون ریاحی بازیگر سینمای ایران به سومالی برای کمک و حمایت از قحطی زدگان 


شنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۹۰

نیکی کریمی در جشن سینمای ایران

دیشب پانزدهمین جشن سینمای ایران برگزار شد،نیکی کریمی هم در مراسم جشن سینمای ایران حضور داشته ،تندیس این جشن در بخش های مختلف به هنرمندان فیلم های مختلفی تقدیم شد.















جمعه، شهریور ۲۵، ۱۳۹۰

مصاحبه ی نیکی کریمی با نشریه سلامت درباره «سوت پایان»

نیکی کریمی بعد از اکران فیلم سوت پایان مصاحبه های مختلفی با رسانه های متفاوتی انجام داد یکی از این مصاحبه ها با نشریه سلامت بوده که مطالب جالبی درباره ی فیلم سوت پایان و فعالیت های دیگر نیکی کریمی در دیگر عرصه ها هست .


 خانم كريمي نگاه اجتماعي فيلم‌هاي شما به آثار مستند نزديک است. اين يعني مي‌خواهيد واقعيت را مستقيم و بي‌واسطه به مخاطب نشان بدهيد؟

من در فيلم‌هاي اول و دومم‌گرايش مستند نداشتم و نمي‌شود گفت فيلم مستند ساختم.

 در آن دو فيلم شيوه فيلمبرداري و تدويني که به کار رفته بود، نزديک به ساختار فيلم مستند نبود، اما در «سوت پايان» با وجودي که از بازيگران حرفه‌اي استفاده کردم، قصه و روايت اقتضا مي‌کرد به‌گونه‌اي پيش برويم که فيلم واقع‌گرايي بيشتري داشته باشد.


 شما ترجيح مي‌دهيد واقعيت‌ها را به‌صورت سرراست و مستقيم نشانه برويد؟

براي فيلم «سوت پايان» که سوژه‌اي اجتماعي دارد، سراغ بازگويي واقعيت رفتم. در مورد همه داستان‌هايم همين‌گونه است ولي در «سوت پايان» به دليل اين که از شيوه دوربين روي دست استفاده‌ کرده‌ام، به‌نظر مي‌آيد مستندگونه است ولي درنهايت مي‌بينيم که مستند نيست و قصه و بازيگر دارد.



چقدر به شخصيت‌هايتان و آن طبقه اجتماعي که در فيلم مطرح‌ کرده‌ايد، نزديک شديد؟ آيا سعي کرديد به ميان آنها برويد يا در موردشان تحقيق کنيد؟

مابه‌ازاي اين آدم‌ها را هم در جامعه و هم در سينما زياد ديده بودم. به هر حال بیست سال است که با کارگردان‌ها و فيلم‌هاي مختلف در سينما حضور دارم و اين تيپ‌ها را زياد ديده‌ام؛ بنابراين نيازي نبود که درباره‌شان تحقيق کنم.

 در مورد زنان زنداني چطور؟ آن زن مجرمي که منتظر قصاص است؟

آن ها را به روش‌هاي مختلف ديده بودم. هم خودم فيلم‌هايي در اين باره ديده‌ام يا بازي‌ کرده‌ام و هم مدتي در يکي از مراکز سازمان بهزيستي به زناني از اين دست آموزش‌هايي داده‌ام.

 به زنان بزهکار؟ چه آموزشي؟

آموزش بازيگري. از طريق کسي معرفي شدم و مدتي به زنان و دختران آن مرکز آموزش بازيگري مي‌دادم. طي همان مدت با شخصيت‌هايي از اين جنس آشنا شدم، اين آدم‌ها را زياد ديده‌ام.

شما قصد داريد به‌عنوان يک سينماگر به جامعه و حل مشکل‌هاي اجتماعي كمك كنيد؟ آيا سينما مي‌تواند کمکي به حل معضل‌هاي رواني و اجتماعي جامعه بکند؟

من هيچ‌وقت نمي‌گويم که با فيلم‌هايم مي‌خواهم کمک کنم. قصه‌اي را به شکلي که مي‌بينيد نوشته‌ام و کار‌ کرده‌ام و اميدوارم هر کسي با ديد خاص خود با فيلم ارتباط برقرار کند. مهم اين است که هر کس برداشت خودش را از فيلم داشته باشد و هر طور که مي‌تواند مسائل و مشکل‌هاي اجتماعي درون فيلم را در ذهن خود حلاجي و در مورد‌ آن قضاوت كند.