دوشنبه، فروردین ۰۹، ۱۳۸۹

تحلیلی درباره ی مستند «داشتن یا نداشتن» اثر نیکی کریمی

مستند «داشتن یا نداشتن» فیلمی از نیکی کریمی است که به موضوع داشتن یا نداشتن بچه پرداخته تحلیل این فیلم در یادداشتی به قلم شادمهر راستین که در همشهری جوان شماره ی ۳۲۷ به چاپ رسیده از زوایه ای دیگر به این مستند می پردازد،متن این یادداشت از این قرار است:

«فیلم مستند «داشتن یا نداشتن» از ان جهت حائز اهمیت است که مراحل خودی شدن فیلمساز با موضوع از روشی غیر متعارف صورت می گیردکه قابل توجه است.

خودی شدن یا همان اشنا شدن اشخاص یک فیلم مستند با فیلمساز و گروهش یکی از مهمترین مسائلی است که در سوژه های انسانی و اجتماعی باعث می شود فیلم بتواند با مخاطب ارتباط بر قرارکند یا نه.






به عنوان مثال ابراهیم مختاری در سه گانه ملا خدیجه ،مکرمه و یک روز به خصوص (زینت) فیلمساز فیلمبردار و گروهش و حتی ابزار و لوازم فیلمبرداری مدت ها در خانه و محل زندگی اشخاص فیلم مستقر می شدند تا به مدت گذشت زمان اندک اندک غریبه ها یا همان گروه فیلمسازان با ساکنان خانه و خانواده اشنا شده و به اصطلاح خودی می شوند و این همان فرایندی است که فیلم مستند از ظاهر یا واقعیت بیرونی گذشته و به درون و حقیقت درونی می رسد.


بنابر این عامل گذر از گفتار و رفتار اشخاص به تفکر و ذهنیت اشخاص همان خودی شدن است که حتما باید زمان بگذرد تا جلب اعتماد و اطمینان ایجاد شود و بعد از به وجود امدن این فضای مطمئن است که دیگر دوربین یکی از اعضای خانواده می شود اما در داشتن یا نداشتن ساخته نیکی کریمی روش اشنا شدن از طریق چهره اشنا و حسن شهرت ایشان به عنوان بازیگری صاحب نام میسر می شود.

این مسیر اعتماد سوژه به فیلمساز را می توان در فیلم های گناه مریم ساخته پریسا شاهنده،کارت قرمز به کارگردانی مهناز افضلی و نزدیکتر از نفس ساخته پریوش نظریه هم رد یابی کرد.

بنابراین بازیگر در مقام کارگردان مستند ان چه را با خود به تولید فیلم اضافه می کند سرعت در فرایند خودی شدن است.



نمونه بارز این نوع مستند ها را در اثار مایکل مور مستند ساز امریکایی می توان یافت که قبل از شروع کار مستند سازی اش بازیگر کمدی تلویزیونی و مشهوری بود که همین عامل مجوزی برای ورود به حریم ها و خط قرمز هایی است که شاید برای دیگر فیلمسازان مستند به راحتی امکان پذیر نباشد.


از این رو باور می کنیم که زوج های فیلم «داشتن یا نداشتن» صادقانه نظر خود را در مورد بچه داشتن یا نداشتن عنوان می کنند چرا که ان ها نه برای ما که برای خانم کریمی بازیگر،می گویند،که می توانست به جای ان که فیلم زندگی ان ها را بسازد در حال بازیگری در یک فیلم پر فروش پرمخاطب باشد،اما می دانیم ان موقع خانم کریمی ترجیح می داد در یک فیلم مستند و از زبان مردم عادی بحرانی را به تصویر بکشد که برای همه انسان ها چه معروف و مشهور و چه عادی و گمنام دغدغه ای بدون پاسخ قطعی است این که داشتن یا نداشتن بچه چه ارتباطی با بودن یا نبودن دارد و این که...و سوالات دیگر که خانم کریمی را در ان زمان واداشت مستند سازی کند و امروز هم بازیگران دیگری را به این کنش وا می دارد.».


یکشنبه، فروردین ۰۱، ۱۳۸۹

روز سال نو

«هنوز روز سال نو به پایان نرسیده 
                                       به کوه فوجی می نگرم»نور ماه بر درختان کاج ترجمه نیکی کریمی


بخش هایی از کتاب سهراب مرغ مهاجر  نوشته ی پریدخت سپهری را برای این روزها مناسب دیدم .


«شور و هیجانی که نزدیک شدن عید نوروز در بچه ها به وجود می اورد،به هیچ رو قابل وصف نیست.سهراب از گل های سنبوسه که لابه لای گندم ها می رویید،برای رنگ امیزی روی تخم مرغ های سفره هفت سین بهره می گرفت.





لباس های عیدمان را در بقچه هایی که مادر در اختیارمان می گذاشت جای می دادیم و تا موقع تحویل سال روزی چند بار ان ها را می گشودیم و لباس ها را لمس می کردیم و باز بقچه ها را می بستیم.

شب عیدی را به یاد می اورم که من و سهراب در حالی که بقچه های لباس عیدمان بالای بالشمان بود،از شور و هیجان تا صبح نتوانستیم بخوابیم .

در تاریک و روشن بامدادی اهسته در جا لباسهایمان را پوشیدیم و در رختخواب نشستیم تا بقیه بیدار شوند و ما بتوانیم حضور عید را که با ان قدر اشتیاق منتظرش بودیم با همه وجود لمس کنیم.»

پریدخت سپهری خواهر سهراب در این کتاب سعی کرده به خاطرات جالبی که با سهراب سپهری داشته اشاره کند،از کودکی تا روزهای اخر عمر سهراب از نگاه او نکات خواندنی بسیاری با خودش دارد.

چهارشنبه، اسفند ۲۶، ۱۳۸۸

خاطره ی یک حضور

موقع نزدیک شدن به سال نو که می رسیم،بازار کارت پستال های رنگارنگ و نامه گرم می شوند،هر چند حالا شاید ایمیل و پیامک جای نامه های قدیم را گرفته باشند،یاد پت پستچی افتادم،یکی از انیمیشن های عروسکی دوست داشتنی بود،پت پستچی نامه ها را به هر زحمتی بود به مقصد می رساند،ارامش خاصی توی فضای داستانی بود که هنوز هم خاطره انگیز هست .





۲۶ اسفند ماه سال ۱۳۸۶ نیکی کریمی مهمان برنامه ی زنده و جالب دو قدم مانده به صبح بود سال گذشته در مورد این موضوع مطلبی نوشتم،کارشناس برنامه فریدون جیرانی مبحثی تحت عنوان ستاره پشت دوربین داشت که به عملکرد هنری نیکی کریمی در عرصه های مختلف می پرداخت.




چهارشنبه، اسفند ۱۹، ۱۳۸۸

به یاد رسول ملاقلی پور

باز هم به سالگرد درگذشت رسول ملاقلی پور رسیدیم،نسل سوخته یکی از اثار به یاد ماندنی او بود که نقش افرینی متفاوت نیکی کریمی هم در این اثر ماندگار شد،شاید نسل سوخته در کنار چند اثر انگشت شمار دیگر از جمله موفقترین فیلم های اپیزودیک سینمای ایران به حساب می ایند .

فیلم در زمان اکران چندان مورد توجه قرار نگرفت ولی بعد از سال ها توانست ارزش واقعی خودش را ثابت کند.



یاد و خاطره ی این فیلمساز سینمای ایران بخشی از حافظه ی تاریخی این سینما خواهد ماند.