جمعه، دی ۱۰، ۱۳۸۹

نیکی کریمی و یک مصاحبه با نشریه همشهری جوان

در استانه ی سال نو میلادی هستیم،زمستان هم زیبایی های خاص خودش را دارد،به جشنواره ی فیلم فجر هم نزدیک می شویم ،جشنواره ای که امسال با حضور پر رنگ نیکی کریمی با سه فیلم همراه است .

بازی در فیلم خیابان های ارام کمال تبریزی ،خیابان بیست و چهارم سعید اسدی و نویسندگی کارگردانی و بازی در فیلم سوت پایان که سومین اثر سینمایی بلند نیکی کریمی بعد از یک شب و چند روز بعد است.

در خبرها درگذشت محمد رازدشت فیلمساز اثار مستند و عکاس منعکس شد که تدوینگر فیلم «داشتن یا نداشتن» اثر نیکی کریمی هم بود .

مصاحبه ی نیکی کریمی با نشریه ی همشهری جوان شماره ی ۲۳۷ در ابان ۱۳۸۸ مطالب خواندنی زیادی داشت که بخش هایی از ان را  نقل می کنم :

بعضی از ان ها یی که پیگیر کارهای شما هستند این ایراد را می گیرند که بعضی کارهایتان در حد نامتان نیست؟

ببینید من نه مثل خیلی بازیگرها سریال بازی می کنم و نه تله فیلم ،الان خیلی بازیگرها هستند که سالی پنج تا تله فیلم کار می کنند .من فقط ممکن است در طول سال یک فیلم تجاری کار کنم مثل پارسال که دو خواهر را بازی کردم که باز هم اولین باری بود که این کار را کردم و امسال هم اقای هفت رنگ .یک کار هم قرار است با اقای فرحبخش کار کنم که کمدی نیست و ژانر پلیسی و جنایی است که مطمئنم خوب می شود 

شاید من هر سال فعالانه دو ،سه ماه فیلم کار کنم سال پیش هم فیلم فرزاد موتمن را کار کردم که یک فیلم هنری و ایده الیستی است ،همچنین محاکمه در خیابان مسعود کیمیایی که هم فیلم خیلی خوبی است و هم یک فیلم تجاری پر فروش .

امسال اردیبهشت یک فیلم کودک با غلامرضا رمضانی کار کردم و این دومین فیلم من است بنابراین من مثل خیلی ها که ۱۲ ماه سال انواع فیلم ،سریال،تله فیلم و...کار می کنند نیستم.

سریال و تله فیلم را باید کنار بگذارید می ماند فیلم هایی که به من پیشنهاد می شود شما اگر خودتان نگاهی به فیلم های اکران بکنید متوجه می شوید که سینمای ایران فعلا همین است ،من مجبورم از بین فیلمنامه های که پیشنهاد می دهند چند تا را انتخاب کنم که هوشم می گوید خوب دیده می شوند،نگاهم این است که فیلم متوسطی نباشد که نه اکران شود و نه گیشه خوبی داشته باشد.

ولی از یک طرف دیگر فیلم های هنری هم که کار می کنم فیلم های خوبی هستند مثل فیلم های کیمیایی ،موتمن و رمضانی.

شما باید همه موارد را ببینید،نه این که بگویید کریمی فقط دو خواهر را کار کرد .البته دو خواهر هم فروش میلیاردی داشته من باید ببینم کدام فیلم خوب می فروشد و بعد در کنارش فیلم های هنری هم بازی کنم .

اصلا الان چه فیلم هایی دارد ساخته می شود ؟دو ،سه سال در میان پیش می اید که یک فیلم ویژه ساخته شود.

خب خودتان ترجیح نمی دادید به جای این فیلم ها ،یک سریال خوب بازی کنید ؟مثل پارسا پیروزفر که برای در چشم باد پنج سال از سینما کنار کشید یا عرب نیا که وقتش را برای مختارنامه گذاشته؟

شاید به زودی این کار را بکنم اما ماجرا این است که چون من کارهای دیگری هم انجام می دهم نمی توانم تمام وقتم را صرف یک سریال کنم ،شاید در اینده سریالی بازی کنم که سه ،چها ر ماه بیشتر وقتم را نگیرد .

نمی گویم نه ،شاید در اینده فیلمنامه و کارگردان خوبی سریالی پیشنهاد بدهند و قبول کنم ولی ترجیحم این است که وقتم را صرف برنامه ریزی برای نوشتن عکاسی و فیلمسازی کنم.

اما خیلی بازیگرها می گویند من همین شاخه بازیگری را دنبال می کنم هم بیشتر دیده می شوم هم پولش بهتر است .تازه تلویزیون هم پرداخت سر وقتتری دارد شما چرا این کار را نمی کنید؟

توجیه من این است که می توانم وقتم را برای کارهایی که دوست دارم تقسیم کنم ،الان می خواهم فیلم بسازم و عکاسی کنم و می دانم نمی توانم مدت زیادی این کارها را کنار بگذارم .




در انتخاب های شما فیلم هایی بوده که تیم سازنده خوبی داشته ولی در اکران نا موفق بوده مثل روانی ،دختران انتظار ،زن دوم و...

واقعا؟!من برای روانی کاندیدای جشنواره فجر شدم و قصه ای بود که خیلی دوستش داشتم و ان قدر تحت تاثیرش بودم که تا دو سه ماه بعدش مریض شدم و به موقعش فروخت.

نمی دانم انتظارتان چیست.زن دوم هم خیلی خوب بود با این که به شهرهای مختلف رفتیم ولی سه چهار ماه واقعا لذت بردیم .همه جای جهان همه بازیگرها همه نوع فیلمی بازی می کنند .مثلا جولیا رابرتز و نیکول کیدمن در فیلم های کمدی و معمولی (هم)بازی می کنند که دیده نمی شود 

من پارسال در هند داور بودم با خانم بازیگری رو به رو شدم که همسن من بود و اتفاقا بازیش را هم همان سالی شروع کرده بود که من شروع کرده بودم ،او صد و هشتاد فیلم بازی کرده بود ولی من سی و هشت تا .شاید اگر برایند بگیرید می شود سالی دو تا.


دوشنبه، آذر ۲۹، ۱۳۸۹

انار

«من اناری را می کنم دانه،به دل می گویم 

خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود.»...سهراب سپهری




یکشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۸۹

نگاهی به فیلم کپی برابر اصل(Certified Copy)

«کپی برابر اصل» اخرین ساخته ی عباس کیارستمی را دیدم،مشتاق دیدن این فیلم بودم و در هر صورت موفق به تماشای ان شدم ،سینمای کیارستمی همیشه نزدیک به مستند حرکت می کند ساده است و مفاهیم پیچیده را با زبانی شاعرانه می گوید،مثل خانه دوست کجاست؟ که هنوز هم به نظرم بهترین اثر این فیلمساز است،طعم گیلاس که تکان دهنده هست و به یاد ماندنی،فیلم ۱۰ که توی یک موقعیت ثابت یعنی درون یک ماشین فیلم را جلو می برد و جذاب است،مستند ABC africa که غصه های مردمان افریقا در کنار روح شاد ان ها را به نمایش گذاشته،نیکی کریمی هم در این فیلم با کیارستمی همکاری داشت .




مشق شب که روایت نگاه فیلمساز به مقوله های دنیای پیرامونش بود و در یک کلام سینمای کیارستمی همیشه با نگاهی لطیف و موشکافانه سینمایی انسانی است.

کپی برابر اصل هم در همان جهت سینمای کیارستمی قرار دارد ،هر چند فیلم با وعوامل و لوکیشن خارجی ساخته شده ولی نگاه فیلمساز فراتر از این حرف ها سر جای خودش قرار دارد .

قصه روایت دو شخصیت است در یک روز،شباهت قصه به قصه های موفقی مثل شب های روشن یا فیلم قبل از طلوع یا داستان هایی شبیه ان چیزی از ارزش های فیلم کپی برابر اصل کم نمی کند.

 زنی که بازی درخشان ژولیت  بینوش ان را باورپذیر کرده و تلاش می کند رابطه ی از میان رفته ی خودش را با همسر سابقش زنده کند،با حرف هایش ،با خاطره های گذشته و مردی که چندان تغییری نکرده ،همان ادم گذشته است .


فیلم هر چه جلوتر می رود عجیبتر و تکان دهنده تر می شود، ژولیت بینوش به حق سزاوار گرفتن  جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن بود.


سکانس پایانی  شاید یکی از ماندگارترین سکانس های سینما به حساب می اید و قاب اخر فیلم و نگاه شخصیت مرد رو به تماشاگر،صدای ناقوس کلیسا،حس غریبی داشتم روی این صحنه،عجیب از اب در امده بود .




فیلم که تمام شد،یاد این شعر زیبای قیصر امین پور افتادم 

«قطار می رود ،تو می روی ،تمام ایستگاه می رود

و من چقدر ساده ام که سال های سال در انتظار تو

کنار این قطار رفته ایستاده ام

و همچنان به نرده های ایستگاه رفته ،تکیه داده ام ...قیصر امین پور»

پی نوشت:داریم به سالگرد عاشورا نزدیک می شویم ،یاد تعزیه افتادم ، کیارستمی چند سال قبل با نگاهی متفاوت فیلمی درباره ی ایین تعزیه ساخت ،نیکی کریمی در این اثربا دستیاری و فیلمبرداری با کیارستمی همکاری داشت.


نقاشی استاد فرشچیان /عصر عاشورا