سه‌شنبه، دی ۰۳، ۱۳۹۲

به یاد انیمیشن ماندگار پت و مت

انیمیشن بدون کلام پت و مت خاطره ای فراموش نشدنی هست،دوشخصیت بامزه ای که همیشه تلاش می کنند تا کاری انجام دهند ولی پایان قصه باز بر می گردند سر جای اولی که بودند،به نظرم یکی از ماندگارهای تاریخ انیمیشن های سریالی هست .


فرزند خالق انیمیشن پت و مت مارک بنش به همراه تهیه کننده ی اثارش توماس ایزلت در سفری که در زمان برگزاری جشنواره کودک به اصفهان داشتند ،مصاحبه ای با روزنامه شرق انجام داده بودند جشنواره این دوره کودک اصفهان در مهرماه برگزار شد که نیکی کریمی هم به عنوان یکی از داوران در این جشنواره حضور داشت .

متن گفتگوی روزنامه شرق که در بیستم اذر ماه ۹۲ شماره ۱۹۰۳ منتشر شده را نقل می کنم:

ظاهرا نام این انیمیشن از اول پت‌ومت نبود و به مرور این نام‌ را انتخاب کردید؟

 نام اولشان «گوته آتسه» به معنی دوتا کارگر بود، بعد به «و انجام شد کار» تغییر پیدا کرد به نشانه اینکه در آخر هر اپیزود این دو به نشانه انجام کار دست‌هایشان را به هم می‌زنند. بعد که توزیع‌کننده جدید آمد، تصمیم گرفت هم کار را بین‌المللی‌تر کند و هم نام‌شان گویاتر باشد که در نهایت شد «پت‌ومت».

 از چه سالی؟

 از سال ۱۹۸۵ خوشحالم که می‌بینم این مجموعه در ایران به نام «پت‌ومت» معروف است. چون در کشورهای مختلف اسامی مختلفی رویشان گذاشته شده است.

 ایده این دو عروسک که مدام خرابکاری می‌کنند از کجا به ذهن شما آمده است؟

 پدر من داستان‌های مصور برای روزنامه‌ها طراحی می‌کرد و ایده خلق این دو کاراکتر از این داستان‌ها به ذهنش خطور کرد. زمانی که پدرم تصمیم گرفت کار فیلم انجام دهد تجربه قصه‌های مصورش خیلی به او کمک کرد و به این نتیجه رسید که قطعا در این کار موفق خواهد شد. چون بازخوردهایی که از خوانندگان روزنامه‌ها دریافت می‌کرد او را به این اطمینان رسانده بود که این پروژه با موفقیت همراه خواهد بود. پدرم خودش مانند این دو کاراکتر بود و همیشه خوشبینی‌های خاصی به همه موارد داشت. گاهی دست‌و‌پاچلفتی هم می‌شد اما همیشه در آخر، کار را به سرانجام می‌رساند و همیشه معتقد بود که می‌تواند ایده خودش را محقق و متصور کند.



 تاریخ ادبیات ما ایرانی‌ها سرشار از حکایت و ضرب‌المثل است. اما این دو شخصیت برای ما هم تبدیل به ضرب‌المثل شده و به کسانی که خرابکاری می‌کنند، می‌گوییم «پت‌ومت» آیا هیچ‌گاه این تصور را داشتید این دو کاراکتر هوشمندتر باشند؟

 مخاطب اولین قسمت این مجموعه که ساخته شد بزرگسالان بودند نه بچه‌ها، چون همان‌طور که گفتم ایده این کار از داستان‌های مصور در روزنامه‌های کثیرالانتشار بود که قرار شد این داستان‌ها در تلویزیون ادامه داشته باشد و به مرور سیر تحولی را شاهد بودیم و به مجموعه‌ای تبدیل شد تا برای کودکان هم جالب باشد. در حال حاضر شاهدیم خیلی از بزرگ‌ترها در کنار کودکان این مجموعه را تماشا می‌کنند، ممکن است به‌صورت مجزا تماشا نکنند اما هر دو گروه می‌توانند برآوردهای خودشان را از این مجموعه داشته باشند.


دوشنبه، دی ۰۲، ۱۳۹۲

عکس هایی از نیکی کریمی

نیکی کریمی در نمایی از فیلم تمشک به کارگردانی سامان سالور






نیکی کریمی و پیتر ترنلی عکاس نیوزویک در سال ۱۹۹۵ میلادی (منبع عکس : صفحه  شخصی نیکی کریمی )




سه‌شنبه، آذر ۲۶، ۱۳۹۲

گفتگویی با ویتوریو استورارو مدیر فیلمبرداری اثار مطرح سینما

ویتوریو استورارو مدیر فیلمبرداری اثار مطرح سینمایی مهم تاریخ سینما که همکاری با کارگردان های مطرحی مثل برتولوچی ،کاپولا ... را در کارنامه دارد .در جشنواره فیلم لوکارنو سال ۲۰۰۵ میلادی به همراه نیکی کریمی از اعضای هیئت داوران بودند ،در ان زمان روزنامه شرق گفتگویی را که با ویتوریو استورارو در لوکارنو انجام شده بود منتشر کرد،این مصاحبه ان طور که در متن گفتگو یاداور شده  با همکاری نیکی کریمی در ترجمه ی همزمان مصاحبه انجام شده بود .

با توجه به این که این روزها خبرهایی هم از مراحل اماده شدن فیلم سینمایی محمد (ص) به کارگردانی مجید مجیدی و مدیریت فیلمبرداری ویتوریو استورارو مطرح شده شاید دوباره خوانی بخش هایی از این گفتگو جالب به نظر برسد .«گزیده مصاحبه»

پنج سال پیش در هجدهمین دوره جشنواره فیلم فجر تهران بزرگداشتى براى شما برپا شد و آثارتان در ایران به نمایش درآمد و بسیار مورد استقبال سینمادوستان ایرانى قرار گرفت. سینماگران ایرانى خیلى خوب شما را مى شناسند، شما تا چه حد با سینماى ایران آشنا هستید و چرا در جشنواره فیلم فجر حضور پیدا نکردید؟

از این كه در ایران مرا مى شناسند و آثارم را مى بینند واقعاً خوشحالم، باور نمى كنم كه چنین بزرگداشتى براى من گرفته شده باشد. كسى من را در جریان این اتفاق نگذاشت وگرنه برایم بسیار خوشایند بود كه به تهران مى آمدم. من مى توانستم فیلم ها و كتاب هایم را با خودم بیاورم و مطمئناً بهتر مى توانستم فلسفه ام را از نوع فیلمبردارى فیلم ها براى دانشجویان و سینمادوستان ایرانى توضیح بدهم. اتفاقاً وقتى چنین مواردى پیش مى آید دوست دارم تا آن جا كه مى توانم براى نسل جدید دانشجویان و هنرجویان مدارس سینما مفید باشم و به آن ها كمك كنم تا بتوانند اطلاعات بیشترى در مورد كار من و نوع فیلمبردارى ام به دست بیاورند. اما در مورد شناختم از سینماى ایران هم باید بگویم كه متاسفانه آشنایى زیادى با سینماى ایران ندارم. فیلم هاى ایرانى در ایتالیا به خوبى پخش و توزیع نمى شوند...

فیلم هاى ایرانى را فقط ممكن است بر پرده سینماها ببینم و من متاسفم كه تا به حال موفق به دیدن هیچ كدام از آنها نشده ام. من مطمئنم كه در بین آن ها فیلم هاى بسیار خوبى هست كه من مى توانم چیزهاى زیادى از آنها یاد بگیرم.




یك دوره اى فیلمبردارانى مثل شما و «سون نیك وست» در كنار كارگردانان بزرگى چون «برگمان» و «برتولوچى» یك نوع زیباشناسى خاص سینماى اروپا را به وجود آوردید كه تاثیر زیادى روى سینماى هنرى دنیا گذاشت. به طورى كه مورخان سینما این دوره را دوره شكوفایى هنرى سینما مى دانند. به نظر شما در آغاز هزاره با توجه به گسترش روزافزون رسانه ها و راه هاى ارتباطى آیا سینماى روشنفكرى دنیا مغلوب رسانه ها شده و دوران اوج را پشت سر گذاشته است؟

من همیشه معتقد به تحول بوده ام سینما هم از این قاعده مستثنا نیست و همزمان با تحولات روز جامعه دچار تغییر مى شود اما یك چیز اصیل از بین نمى رود، شكل عوض مى كند. سینما یك هنر گروهى و جمعى است و به هیچ وجه نمى توان آن را به چند فرد خاص نسبت داد. 

به نظر من این اشتباه است كه بگوییم «آثارى كه برتولوچى و یا برگمان ساخته اند.» به عنوان مثال سناریوى فیلم «1900» را برتولوچى به همراه فرانكو آركالى و جوزپه برتولوچى نوشته است.

 بازیگران فیلم «برت لنكستر»، «رومولو والى»، «آناماریا روراردى»، «رابرت دنیرو»، «رورار دپاردیو»، «لورا بتى» و... بوده اند، تدوین گر فیلم آركالى بوده است و من هم آن را فیلمبردارى كرده ام، حالا این فیلم را برتولوچى كارگردانى كرده است اما محصول نهایى یك كار گروهى است.در عین حال نقش كارگردان مثل رهبر اركستر است ...

دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۲

روایت نیکی کریمی از همکاری با کمال تبریزی

روایت نیکی کریمی از همکاری با کمال تبریزی در یادداشتی از او در خبر انلاین منتشر شده که نقل می کنم 

کمال تبریزی «آدم خوبی» است و این به تنهایی برای ارائه تصویری کلی از شخصیت او کافیست. 

شاید همین ویژگی او بود که موجب شد،‌ من برای اولین بار کار در تلویزیون را بپذیریم و یا اصلا همکاری «خیابان‌های آرام» شکل بگیرد.

ماجرای شکل‌گیری همکاری «خیابان‌های آرام» دور از همین شناختی نیست که بعدها در همکاری با این فیلمساز به دست آوردم. وقتی برای حضور در آن فیلم دعوت شدم، مدتی بود که در ایران حضور نداشتم و به تازگی از دیدار خانواده‌ام از انگلستان بازگشته بودم.

همزمان با روز بازگشتم آقای حبیب رضایی با من تماس گرفت و شرایطی که در مورد تولید «خیابان‌های آرام» به وجود آمده بود تعریف کرد،واقعا شرایط سختی بود. گروه در ارمنستان آماده بودند و اتفاقی رخ داده بود که برنامه‌ریزی‌ها تغییر یافته بودند. سال‌هاست در سینما کار می‌کنم و می‌دانم قرار گرفتن در چنین موقعیتی تا چه حد آزاردهنده است.





این وضعیت برایم احساس مسئولیتی به وجود آورده بود و در عین حال تجربه همکاری با کمال تبریزی را پیش از این کار نداشتم. حبیب رضایی تنها جمله‌ای که در مورد او به من گفت این بود که خوب است تبریزی را بشناسی و چه درست گفت. در فاصله کوتاهی از این گفت و گو به ارمنستان رفتم و کار را شروع کردیم. 


تصور وضعیت گروهی که منتظر ورود بازیگر است و در کشوری غریب باید کار را پیش ببرد، کاملا متفاوت از فضایی بود که با آن روبرو شدم. جو آرام پشت صحنه فیلم روایتگر خونسردی و آرامش کارگردان بود.

هرچند  به عنوان بازیگر پیش از «خیابان‌های آرام» هیچ‌گاه با کمال تبریزی کار نکرده بودم، اما فیلم‌هایش جزء کارهایی در سینمای ایران بودند که دنبال می‌کردم و می‌دیدم. فیلم‌هایش را می‌پسندیدم. چه در کارهای جدی و چه در کارهای طنزش یک دغدغه دیده می‌شد و این فیلم‌هایش را از برخی تولیدات بی‌هدف سینمایی دور می‌کرد و بیانگر اندیشه کارگردان بود. یکی از متفاوت‌ترین مواجهه‌های من با فیلم‌های کمال تبریزی در کارهای کمدیش رخ می‌داد

. هیچ‌گاه اهل تماشای کارهای تلویزیونی طنر نبوده‌ام و اصلا این نوع طنزها را نمی‌پسندم، از سوی دیگر فیلم‌های کمدی با همه ارزش‌هایی که می‌تواند داشته باشد، نوعی از فیلم نیست که چندان به آن علاقمند باشم، با این وجود فیلم‌های کمدی کمال تبریزی بیانگر دغدغه‌ای بود که محتوا را پیش از شوخی مقابل روی مخاطب خود قرار می‌داد.



دنیای فیلمسازی در خارج از کشور نسبت به کار در ایران متفاوت است و من با تبریزی خارج از ایران همکاری داشتم، او در جریان این تجربه نشان داد که اولا نسبت به کار خود کاملا مسلط است، انرژی مثبت فراوانی دارد و اصلا سراغ حاشیه نمی‌رود و با تمرکز بسیار بالا کارش را انجام می‌دهد، همه این‌ها یک سو و در سویی دیگر او «آدم خوبی» است،‌ این ویژگی نکته‌ای است که در هر فردی به راحتی دیده نمی‌شود، گویا او به دنیایی رسیده که آرامش هیچ‌گاه از او دور نمی‌شود و هیچ چیزی هم به راحتی نمی‌تواند راه ورود به دنیای او را بیابد.

در مواجهه با پیشنهاد بازی در مجموعه تلویزیونی «سرزمین کهن» وقتی شیوه کار کمال تبریزی را دیدم، دلیلی برای مخالفت نیافتم. آن‌ها چند سالی بود که کار روی سریال را شروع کرده بودند و در میانه راه ساخت «خیابان‌های آرام» پیش آمد و همکاری من با آنان در نیمه راه فیلمبرداری بودیم که آقای تبریزی موضوع سریال و نقش شاپرک را با من مطرح کردند.

وقتی این موضوع را به من گفتند که دوست دارند من نقش شاپرک را بازی کنم حتی یک لحظه هم به ذهنم نرسید «نه» بگویم. این در وضعیتی بود که در مدت بیش از بیست سال حضورم در عرصه بازیگری هیچ مجموعه‌ای نتوانسته بود نظر من را برای حاضر شدن در یک کار تلویزیونی جلب کند.


 آن چه در مورد این کارگردان اهمیت پیدا می‌کند، جنس کار او در تلویزیون است، با قطعیت می‌توانم بگویم به هیچ عنوان کار در تلویزیون را ساده‌تر از کار سینمایی نمی‌گیرد و با همان دقت و ظرافت پیش می‌رود.

معتقدم باید قدر آدم‌های مانند کمال تبریزی که برای سینما زحمت کشیده‌اند و همچنان زحمت می‌کشند بدانیم. او اهل مطالعه است و دانش به روز دارد، و قطعا سینمای ما نیازمند چنین فیلمسازانی است، با این وجود چه توجیهی برای اکران نشدن «خیابان‌های آرام» وجود دارد؟

چهارشنبه، آذر ۲۰، ۱۳۹۲

سکوت سرشار از سخنان ناگفته است

فردا هم  بیست و یکم اذرماه سالروز تولد احمد شاملو هنرمند و شاعر تاثیرگذارست، یادش گرامی باد.


«دلتنگی های ادمی را باد ترانه ای می خواند     

                     رویاهایش را اسمان پرستاره نادیده می گیرد .

و هر دانه ی برفی به اشکی نریخته می ماند

                   سکوت سرشار از سخنان ناگفته است.بخشی از شعر مارگوت بیکل ترجمه احمد شاملو»



یکشنبه، آذر ۱۷، ۱۳۹۲

مراسم رونمایی از کتاب و نمایشگاه اثار ایران درودی ...

مراسم رونمایی از کتاب در فاصله دو نقطه و نمایشگاهی از بانوی هنرمند ایران درودی با حضور هنرمندانی از جمله نیکی کریمی ،سیمین بهبهانی ،رویا نونهالی ،سروش صحت ودیگر هنرمندان برگزار شده،ایران درودی سال ها در عرصه ی نقاشی فعالیت دارد و اثار متفاوتی را خلق کرده،احمد شاملو در مجموعه ی ابراهیم در اتش در سال ۱۳۵۱ شعری سرود و ان را به ایران درودی تقدیم کرد .

«و ان نگفتیم که به کار اید     چرا که تنها یک سخن      یک  سخن  در میانه نبود

                       ازادی      

ما نگفتیم                          تو تصویرش کن »




شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۹۲

عکس هایی از فیلم تمشک

تمشک با نقش افرینی نیکی کریمی و دیگر هنرمندان سینمای ایران به کارگردانی سامان سالور مراحل فنی را برای اماده شدن طی می کند،عکس هایی از بازی نیکی کریمی در فیلم تمشک 










جمعه، آذر ۱۵، ۱۳۹۲

به یاد نلسون ماندلا

خبردرگذشت نلسون ماندلا بدون تردید هر کسی را به فکر مسیری خواهد انداخت که او در راه رسیدن به ازادی طی کرد،ماندلا از ان جهت در قلب های همگان جا گرفت که  به ارمان رسیدن به ازادی و مبارزه با تبعیض نژادی در افریقای جنوبی ایمان داشت و هرگز ان را فدای منافع فردی و حزبی نکرد.

نلسون ماندلا نزدیک به سه دهه از عمرش را پشت میله های زندان نظام اپارتاید گذراند ولی در راه کسب ازادی هرگز مطالبه ای شخصی نداشت و برای تحقق رویای ازادی افریقای جنوبی تلاش کرد.






نام ماندلا برای جامعه ی بشری مترادف صبر، از خودگذشتگی و نوع دوستی خواهد ماند ،شخصیتی که رویایی را به واقعیت تبدیل کرد.


«رویاهات رو از دست نده، واسه این که اگه رویاهات از دست برن

زندگی عین بیابون برهوتی میشه که برفا توش یخ زده باشند.

رویاهات رو از دست نده واسه اینکه اگه رویاها بمیرن

زندگی عین پرنده بی بالی میشه که دیگه مگه پرواز رو خواب ببینه. لنگستن هیوز »

پنجشنبه، آذر ۱۴، ۱۳۹۲

نگاهی به فیلم روز هشتم (the eighth day)

حرف و حدیث ها درباره ی موضوع معلولین و روز پارا المپیک و مراسمی که با حضور نیکی کریمی،فاطمه معتمد اریا،مهدی مهدوی کیا و... برگزار شده بود،مرا به یاد فیلم دوست داشتنی روز هشتم اثر ماندگار ژاکووان دورمل انداخت.

روز هشتم دنیای ساده و بی الایش یک شخصیت دارای سندرم داون را در برخورد با دنیای ماشینی و حسابگر به تصویر می کشد و با فضایی شاعرانه و جذاب روایت خودش را جلو می برد.






در دنیایی که پیچیدگی های دنیای خرد محور با خط کشی های قرص و محکم خودش همه را اسیر چرخ دنده های عصر جدید کرده از دل این فریاد و هیاهو روز هشتم ما را به نوعی به طبیعت دعوت می کند،به سادگی ،به خود بودن و اشتی با کودک درون که در شخصیت ژرژ تجسم پیدا کرده است.

 روز هشتم نشان می دهد که  هوش و هوشمندی با  تعریف کلیشه ای و صنعتی سازگاری بهتر و بیشتر با قواعد دنیای مدرن دیگر اعتبار چندانی ندارد و به جای ان اعتبار واقعی در نزدیکی انسان به خویشتن واقعی خود و درک بهتر طبیعت است و این شاید نیاز امروز دنیای مدرن هست .




روز هشتم داستان تنهایی انسان مدرن است در سفری که برای بازشناسی از خود در جستجوی راه نجات طی می کند، نجاتی که به نظرم در فیلم با همراهی دو شخصیت اصلی داستان به خوبی روایت می شود .

مطلب مرتبط:+حضور نیکی کریمی،فاطمه معتمد اریا،مهدی مهدوی کیا در مراسم گرامیداشت معلولین

چهارشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۲

نیکی کریمی و مراسم روز پاراالمپیک

روز پاراالمپیک برای گرامیداشت حضور معلولین جامعه در عرصه های ورزشی برگزار شد، در این مراسم ان طور که خبرگزاری مهر نقل کرده حضور هنرمندانی از جمله نیکی کریمی، فاطمه معتمد اریا،سعید پیردوست و همین طور از جامعه ی ورزشی هم مهدی مهدوی کیا ، احسان حدادی باعث توجه بیشتر رسانه ها به این موضوع شد .

 همبازی شدن نیکی کریمی و فاطمه معتمد اریا با معلولین در بازی بوچیا که نوعی ورزش مربوط به معلولین است از نکات جالبی بوده که در گزارش خبری مهر به ان اشاره شده است .














یکشنبه، آذر ۱۰، ۱۳۹۲

زنده یاد ژیلا مهرجویی از نگاه نیکی کریمی

ژیلا مهرجویی طراح صحنه و لباس سینما در اثار مختلفی به فضاسازی تاثیرگذار با توجه به دانش و هنری که داشت کمک کرد،سارا ،سه زن،زن دوم از فیلم هایی هستند که با نقش افرینی نیکی کریمی و طراحی های ژیلا مهرجویی در خاطر همه ماندگار شدند . 

 امیدوارم سینما و دیگر مدیوم های نمایشی در ایران  با اعتنای بیشتر  و نگاه حرفه ای ارزش و اهمیت همه ی گرایش های هنری را جدی بگیرند .

نیکی کریمی در مصاحبه با خبرانلاین درباره ی زنده یاد ژیلا مهرجویی به مطالبی جالب و شنیدنی اشاره کرد.