دوشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۸

خانه دوست کجاست؟

خانه ی دوست کجاست؟  در فلق بود که پرسید سوار

اسمان مکثی کرد.

رهگذر شاخه ی نوری که به لب داشت به تاریکی شن ها بخشید

و به انگشت نشان داد سپیداری و گفت




نرسیده به درخت،

کوچه باغیست که از خواب خدا سبز تر است

و در ان عشق به اندازه پر های صداقت ابی ست.


می روی تا ته ان کوچه که از پشت بلوغ ،سر به در می ارد

پس به سمت گل تنهایی می پیچی 

دو قدم مانده به گل






پای فواره ی جاوید اساطیر زمین می مانی و تو را ترسی شفاف فرا می گیرد

درصمیمیت سیال فضا ،خش خشی می شنوی

کودکی می بینی رفته از کاج بلندی بالا،جوجه بردارد از لانه نور

و از او می پرسی خانه ی دوست کجاست؟

سهراب سپهری ...هشت کتاب

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر