نرم نرمک صدای پای بهار و نوروز شنیده می شود،این ماهی های کوچولوی قرمز باز از راه رسیدند تا خبر امدن بهار را بدهند،اسفند اخرین ماه زمستان دوست داشتنی هم ارام ارام اخرین برگ سال ۱۳۸۹ را با خودش خواهد برد تا سال نو با بهاری زیبا از راه برسد.
هشتم اسفند هم مراسم اسکار برگزار خواهد شد،همیشه با این مراسم با یک جور تناقض و تضاد برخورد می کنیم،از یک سو یادمان به حرف های مارلون براندو درباره ی نقد هایی که به این مراسم می گرفت می افتد و زرق و برق مراسمی که هر سال طبق فرمول هایی تکراری برگزار می شود و از یک سو به خاطر سینما اسکار را هم دوست داریم،یعنی با وجود همه ی نقد هایی که ممکن است به عملکرد اکادمی و نوع مراسم اسکار داشته باشیم ولی باز همین جشن سینمایی را باید ارج بگذاریم،و باز مثل سال گذشته باید امسال هم تا صبح بیدار باشم و از فرش قرمز گرفته تا اهدای جوایز را تماشا کنم .
براندو در کتاب اوازهایی که مادرم به من اموخت ترجمه ی نیکی کریمی درباره ی مراسم اسکار نظراتی دارد که در جای خودش جالب هستند بخش هایی از ان را نقل می کنم
قبلا هم گفتم که ادم های زیادی در هالیوود هستند که خیلی دوستشان دارم و به نظرشان اهمیت می دهم همه ی ان ها جوایز اکادمی را جدی می گیرند با وجود میلیاردها تماشاگر در سراسر دنیا روشن است که در کشور های دیگر هم این مراسم را جدی می گیرند اما مشکل این جاست که ان ها قضیه را زیادی مهم می بینند .
وقتی که در دنیا این همه مشکل جدی وجود دارد خیلی سخت است که ادم ببیند برای چنین اتقاق بی اهمیتی این قدر سر و صدا می کنند .
کسانی را می شناسم که از شش ماه قبل از مراسم فکر می کنند که چه باید بپوشند و اگر شانس اورده باشند و کاندیدای دریافت جایزه هم باشند ان وقت شروع می کنند به تمرین حرف هایی که باید ان بالا بزنند اگر جایزه راببرند ان وقت تظاهر می کنند که حرف هایشان فی البداهه است،اما ان ها از ماه ها قبل بیدار دراز کشیده اند و همین طور به سقف زل زده اند و جمله هایشان را با خودشان تکرار کرده اند.
کسانی را می شناسم که از شش ماه قبل از مراسم فکر می کنند که چه باید بپوشند و اگر شانس اورده باشند و کاندیدای دریافت جایزه هم باشند ان وقت شروع می کنند به تمرین حرف هایی که باید ان بالا بزنند اگر جایزه راببرند ان وقت تظاهر می کنند که حرف هایشان فی البداهه است،اما ان ها از ماه ها قبل بیدار دراز کشیده اند و همین طور به سقف زل زده اند و جمله هایشان را با خودشان تکرار کرده اند.
براندو وقتی برای فیلم پدر خوانده هم کاندیدای دریافت جایزه اسکار شد از ساچین لتیل که دختری سرخپوست بود خواست که به جای او جایزه را بگیرد تا نگاه ها را متوجه ی جامعه ی سرخپوستان کند .
هر چند با تمام این واقعیت های غیر قابل انکار باز هم دیدن این مراسم را دوست دارم ،بعضی از فیلم های نامزد اسکار را دیدم بین ان هایی که دیدم قوی سیاه به کارگردانی دارن ارنوفسکی و بازی درخشان ناتالی پورتمن به نظرم شانس بالایی دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر