جرم اثر مسعود کیمیایی را دیدم،فیلمی که باز کیمیایی با مولفه های مورد علاقه ی خودش ساخته همان قصه ی همیشگی رفاقت و جراحت های دل و زخم های پیدا و پنهان شخصیت هایی که هم گرفتار موقعیت درونی خودشان هستند هم شرایط بیرونی و حاصل جمع ان شرایطی است که فیلمساز فضای قصه اش را در ان روایت می کند .
به نظرم جرم فیلم متفاوتی نسبت به اثار دیگر کیمیایی نیست،هر چند روایت اثر می توانست با فیلمنامه ای بهتر تبدیل به فیلم مهمتری در کارنامه ی کیمیایی شود.
کاش شخصیت رضا (پولاد کیمیایی ) بهتر پرداخت شده بود،کاش با وجود ان که کیمیایی استاد دیالوگ نویسی هست،برای رضا دیالوگ کمتری می نوشت،کاش سکوت های این ادم بیشتر در نظر گرفته شده بود.
کاش شخصیت رضا (پولاد کیمیایی ) بهتر پرداخت شده بود،کاش با وجود ان که کیمیایی استاد دیالوگ نویسی هست،برای رضا دیالوگ کمتری می نوشت،کاش سکوت های این ادم بیشتر در نظر گرفته شده بود.
قهرمانی که کیمیایی به تصویر می کشد به دل تماشاگر امروزی چندان نمی نشیند،با وجود این که ویژگی های قهرمانان فیلم های دیروز کیمیایی را تا حدودی یاداور می شود ولی در واقع هیچ کدام از ان ها نیست و سرگردان است.
حضور کوتاه نیکی کریمی در نقش خواهر رضا برای شناسنامه دار کردن این شخصیت و نقش کوتاه لعیا زنگنه هم تا حدودی به نزدیک شدن به شخصیت رضا کمک کرده ولی در مجموع تاثیر عمیقی به جا نمی گذارند.
حضور کوتاه نیکی کریمی در نقش خواهر رضا برای شناسنامه دار کردن این شخصیت و نقش کوتاه لعیا زنگنه هم تا حدودی به نزدیک شدن به شخصیت رضا کمک کرده ولی در مجموع تاثیر عمیقی به جا نمی گذارند.
کاش کیمیایی با کوتاه کردن سکانس های زندان ریتم بهتری به فیلم داده بود،با دیدن سکانس رستوران یاد فیلم دزد دوچرخه دسیکا افتادم،فیلم با پایانی نه چندان خوب از تاثیر پایان های تاثیر گذار فیلم های کیمیایی کمتر بهره برده،کاش کیمیایی با هوشمندی که در فیلمسازی دارد سکانس اخر فیلم را با تکیه بر جزییات بیشتری تمام می کرد.
کاش از عینک رضا که ان همه در طول فیلم روی ان تاکید شد به راحتی نمی گذشت،هنوز کلاه افتاده هادی اسلامی شخصیت فیلم سرب اثر مسعود کیمیایی در ان نمای درخشان جلوی چشمانم نقش بسته و تاثیر به یادماندنی ان ماندگار شد.
در هر حال این فیلم کیمیایی است و مسعود کیمیایی فیلم خودش را ساخته،باید منتظر فیلم های بعدی او ماند .