پنجشنبه، آذر ۰۹، ۱۳۹۱

نگاهی به فیلم همبازی

فیلم سینمایی همبازی به کارگردانی غلامرضا رمضانی و نقش افرینی نیکی کریمی،حمید فرخ نژاد و دیگر بازیگران سینمای ایران را دیدم،فیلمی که با خلق یک موقعیت کمدی تلاش دارد به دنیای کودکی نزدیک شود و خواسته ی یک کودک از والدینش را دستمایه ی یک ماجرای طنز قرار داده است.



همبازی با روایت قصه ای ساده و با چند شخصیت اصلی در فضاسازی داستانی که قرار است تعریف کند موفق عمل کرده ولی سوالی که در طول فیلم مطرح کرده،فدای ساختن یک موقعیت کمیک شده و با نگاهی کلیشه ای به پاسخ انتهایی در سکانس نهایی می رسد.

فیلم همبازی به موضوع« داشتن با نداشتن »بچه ی دوم نگاهی از سر تفنن و یک بعدی دارد و بدون در نظر گرفتن مباحث اجتماعی ،فرهنگی ،روانشناسی و... برای همه یک نسخه ی ثابت می پیچید و فلسفه ی نیاز به همبازی برای کودک را پاسخی برای سوال داشتن یا نداشتن بچه می داند .

روش برخورد مناسب و مطابق با الگوهای روانشناسی کودک با بچه ای که درخواستی غیر منطقی در برابر  والدینش مطرح می کند  به نظرم فرسنگ ها با ان چه در  فیلم سینمایی  همبازی به تصویر کشیده فاصله ای نجومی دارد .

کودک فیلم همبازی می تواند هر کار ی که دلش خواست انجام دهد، او هست که در نهایت حرف خودش را در برابر والدینش پیش می برد،در واقع  نظریه ای که فیلم دنبال می کند به هر ترفندی هست باید به نتیجه ی دلخواه فیلمساز برسد.

جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۹۱

به یاد فهیمه راستکار

درگذشت فهیمه راستکار بازیگر سینما ،تئاتر و تلویزیون که در نقش های متفاوتی در خاطره ها ماندگار شد .

فهیمه راستکار  و نیکی کریمی در فیلم سینمایی روانی به کارگردانی داریوش فرهنگ به ایفای نقش پرداختند .



دوشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۹۱

جایزه ی اصلی جشنواره مانهایم المان برای سوت پایان و نیکی کریمی

به نقل از ایسنا ،نیکی کریمی جایزه اصلی جشنواره فیلم «مانهایم» آلمان را گرفت.

نیکی کریمی که با  «سوت پایان»  در بخش مسابقه این جشنواره حضور داشت توانست جایزه اول جشنواره مانهایم را به دست آورد.

هیئت داوران شصت و یکمین دوره این جشنواره که از ۱۰ نوامبر آغاز به کار کرده بود شب گذشته با اعلام برندگان به کار خود پایان دادند.




در بیانیه هیئت داوران آمده است که «سوت پایان» با قدرت در بیان تصویری سینمایی به زیبایی انسانیت و کمک به همنوع را به ما نشان می‌دهد کشمکشی که تا پایان ما را با خود می کشاند وفیلمساز به ما خاطر نشان می‌سازد که برای سعادتمند شدن ابتدا باید به فکر کمک به دیگران و همنوعان خود باشیم.

«سوت پایان» که سال پیش در جشنواره پوسان کره جنوبی برای اولین بار به نمایش در آمد درجشنواره فیلم وزول هم موفق به دریافت سه جایزه شده بود .


یکشنبه، آبان ۲۸، ۱۳۹۱

به یاد فیلم جدا افتاده (odd man out)

جدا افتاده اثر به یادماندنی کارل رید یکی از محبوبترین فیلم هایی هست که دوست دارم ،بدون ان که خودم از این فیلم دوست داشتنی مطلبی بنویسم به یادداشتی که رومن پولانسکی درباره ی جدا افتاده نوشته اکتفا می کنم،این یادداشت در ماهنامه سینمایی فیلم ویژه ی صدمین سال سینما در سال ۱۳۷۴ شماره ۱۸۳منتشر شده بود که نقل می کنم:

«فیلمی که وقتی جوان بودم ،بیشترین تاثیر را بر زندگیم گذاشت جدا افتاده بود به لهستانی ترجمه کرده بودند «ان هایی که بهشان احتیاج نیست می توانند بروند»در حالی که عنوان فرانسوی اش مسابقه ی هشت ساعته به نظرم بی معنی بود.

فیلم را در شانزده سالگی در کراکو دیدم،ان موقع یادم هست که خیلی از فیلم ها برای زیر هیجده ساله ها ممنوع بود،اما من هر طور بود ان ها را تماشا می کردم ... بعد از جنگ فیلم های غربی در لهستان خیلی کم بود و همیشه جلوی فیلم هایی که این فیلم ها را نشان می دادند صف های طویل تشکیل می شد ...



چیزی که خیلی تحت تاثیرم قرار داد فضای اکسپرسیونیستی جدا افتاده بود با این که فصل عنوان بندی فیلم شامل فیلمبرداری هوایی است و صحنه های زیادی را هم در خیابان های بلفاست گرفته اند،ولی فیلم کمی حالت تئاتری دارد،با این همه جداافتاده برای من فیلم خاصی است .

بیست سال بعد ان را دوباره توی لندن دیدم و می ترسیدم از دیدنش سرخورده شوم،اما اصلا این طور نبود فیلم کاملا سر پا بود.مدتی پیش حدودا بیست سال بعد از ان تاریخ برای بار سوم ان را دیدم و دقیقا همان تاثیر را داشت اما این بار چیزی جدیدو مهم در ان کشف کردم.

جدا از فضا،بازی های فوق العاده،کار عالی دوربین ،میزانسن جذاب با کمپوزیسیون های موثر و عمق میدان،چیزی که ناخوداگاه و عمیقا تکانم داد،داستان یک فراری بود.

 در طی جنگ من هم از دست اردوگاه های نازی ها فراری بودم،بیست سال بعد در لندن از دست استالینیسم فراری بودم و امروز هم هنوز فراری ام!

در نوجوانی با این مرد همدلی می کردم،کسی که هیچ کس نمی خواهدش ،مردم می خواهند کمکش کنند ولی او ان ها را به وحشت می اندازد چرا که در حال فرار است،در ان زمان شباهت پلیس با نازی ها باید تکانم داده باشد...

از نحوه ی جلو رفتن داستان خوشم می امد،در صحنه ی اول جانی ...می گوید :برف خواهد بارید،هوا صاف و افتابی است بعد بارش شروع می شود،دانه های برف می بارند و بعد یخ می زنند،این تکانم می داد چرا که چشم انداز کودکیم بود .

خیابان های کراکو را پوشیده از برف و با زمینی لغزنده به یاد می اورم،وقتی رویای کارگردانی در سر می پروراندم فضایی را مجسم می کردم که تا حد زیادی از جدا افتاده متاثر بود.

صحنه ی باشکوهی را به یاد می اورم که قهرمان ماجرا خودش را در وانی قدیمی توی انباری وسط زمینی بایر می یابد این همان لحظه ای است که بدون ان که خللی در داستان پیش بیاید به سراغ همدستانش می رویم.

وحدت زمان به کمک ساعت های متعددی موکد شده،از جمله ساعت شهر که در ابتدای فیلم می بینیم این ساعت با سفر ادیسه وار این مرد زخمی همراهی می کند،مردی که لحظه به لحظه بیشتر به دنیای توهم فرو می رود واین خیلی تکان دهنده است.

برخی صحنه ها اصلا حالت سورئالیستی پیدا می کنند،مثل صحنه هایی که به رابرت نیوتن مربوط می شود،همان نقاشی که می خواهد پرتره جانی را بکشد.

والبته جیمز میسن هم معرکه است در هیچ فیلم دیگری این قدر تکان دهنده نیست.مرد تبداری که به زحمت راه می رود و این نقش را بسیار حقیقی و طبیعی بازی می کند،هیچ اثری از نمایش در بازی او نیست بازیش کاملا منسجم است،زیاد نمی بینیم که در فیلم حرف بزند،ولی وقتی حرف می زند بیانش بسیار تکان دهنده است.

برای من فیلم کارل رید نمونه ی متعالی سینمای بعد از جنگ انگلستان است.دوران فوق العاده ای است ؛ارزوهای بزرگ دیوید لین،هملت الیویر،که پیش از وارد شدن به مدرسه سینمایی بیست و چهار بار دیدمش و مرد سوم از همان کارگردان،کارل رید.»

شنبه، آبان ۲۷، ۱۳۹۱

تولد و روزی روزگاری فوتبال

به نقل از سایت مجله تصویری روزی روزگاری فوتبال،نیکی کریمی(تهیه کننده و کارگردان)، امیرحسین آرمان (دستیار کارگردان)،حسین حاتمی (تصویربردار)،مهدی صفری (تصویربردار) و روشن نوروزی (عکاس و تصویربردار پشت صحنه) عوامل «روزی روزگاری فوتبال» هستند که در آبان‌ماه به دنیا آمده‌اند.






جمعه، آبان ۱۹، ۱۳۹۱

یک تولد

باز هم به نوزدهم ابان ماه تولد نیکی کریمی رسیدیم ،با تبریک و ارزوی  سلامتی و موفقیت های بیشتر .





پنجشنبه، آبان ۱۸، ۱۳۹۱

سوت پایان در بخش مسابقه ی جشنواره فیلم مانهایم -هایدلبرگ در المان

در ادامه ی حضورهای موفقیت امیز فیلم سوت پایان اثر نیکی کریمی در جشنواره های فیلم،این بار نوبت به شرکت سوت پایان در بخش مسابقه ی جشنواره فیلم «مانهایم -هایدلبرگ» در کشور المان رسید .







این جشنواره که به طور مشترک در دو شهر مانهایم و هایدلبرگ برگزار می شود از سال ۱۹۵۲میلادی تاسیس شده و یکی از مهمترین جشنواره های فیلم المان به حساب می اید.

زمان اکران سوت پایان در جشنواره مانهایم - هایدلبرگ (به نقل از سایت جشنواره)


Mannheim Screening Dates
Thur8th Nov7 pmKino Atlantis
Sat10th Nov6 pmKino im Stadthaus I
Thur15th Nov5 pmKino Atlantis
Heidelberg Screening Dates
Fr9th Nov6 pmKino im Schlossgarten I
Sun11th Nov8 pmKino im Schlossgarten I
Sat17th Nov2 pmKino im Schlossgarten I

این جشنواره از هشتم تا هیجدهم نوامبر ۲۰۱۲ ادامه خواهد داشت .

سوت پایان قبل از این در جشنواره های پوسان ،سیدنی ،دوربان ،وزول فرانسه شرکت داشته است .

پنجشنبه، آبان ۱۱، ۱۳۹۱

مصاحبه ی نیکی کریمی درباره ی روزی روزگاری فوتبال با روزنامه اعتماد

نیکی کریمی درباره ی مجموعه ی روزی روزگاری فوتبال با روزنامه ی اعتماد مصاحبه ای انجام داده که هشتم ابان ماه منتشر شده،این گفتگوی جالب را  از این روزنامه نقل می کنم


همواره در اين سال ها مي دانستيم كه شما به فوتبال علاقه داريد، بارها اظهارنظرهاي مختلفتان  را در اين مورد شنيده و خوانده بوديم، اما اين كه بخواهيد مستندي در اين زمينه بسازيد، اتفاق دور از انتظاري به نظر مي رسيد. چطور شد كه اين تصميم را گرفتيد؟

از ابتداي سال،فروردين و ارديبهشت با دوستانم، دستياران كارگردان و مديران توليدی كه با آنان كار مي كردم نشستيم و صحبت كرديم كه امسال می خواهيم چه كار كنيم. كمی خودم از فضاي سينما خسته شده بودم، از اين كه بخواهم بازی كنم و براي آن ها زمان بگذارم. همزمان فيلم هاي زيادي به من پيشنهاد شد يا سريال هايي كه پيشنهادهاي مالي خيلي خوبي هم داشتند، اما احساس من اين بود كه حوصله حضور سرصحنه سريال را ندارم،اين كه پنج شش ماه سر يك كار باشم. نمي دانم باقي دوستان چطور اين كار را انجام مي دهند، من آن قدر به بازيگري علاقه مند نبودم كه بتوانم اين كار را انجام دهم. 

در عين حال سال قبل فيلمنامه ای نوشتم كه در وزارت ارشاد بود و منتظر دريافت پروانه ساخت بودم. در اين بين فكر كرديم بايد چه كار كنيم. بازي كه نمي خواستم بكنم، چون حداقل تا آن زمان فيلمنامه خوبي به دستم نرسيده بود. تصميم گرفتيم وقت و انرژیمان  را روي كاري بگذاريم كه به آن علاقه داريم و ديديم كه اين موردي كه به آن علاقه داريم فوتبال است. سرصحنه فيلم «سوت پايان» هر زمان كه بازي هاي مهم بود تلويزيوني مي گذاشتيم كه بازي ها را از دست ندهيم. هميشه فوتبال را دنبال مي كردم و معتقد بودم مواردي در اين زمينه وجود دارد كه هيچ وقت كسي نمي گويد و خواستم اين موضوعات را در فوتبال مطرح كنم.





این خستگي از فضاي سينما يا بازيگري به چه دليل بود؟

چندان مايل نيستم روي اين قضيه تاكيد شود. ما اين طور در نظر گرفتيم كه در سال كاري جديد چه كاري بيشتر به ما لذت مي دهد و مي توانيم آن را عاشقانه دنبال كنيم. در بدو داستان رويكرد ما چنين بود. وضعيت فيلمنامه ها از فيلم هايي كه روي پرده است، مشخص است. بيشتر تمركز من روي ساختن و كارگرداني است تا اينكه بخواهم بازي كنم. همين طور كه الان فيلمنامه جديدم پروانه ساخت دريافت كرده است و آن را خواهم ساخت.