به هفدهم دی ماه سالروز درگذشت جهان پهلوان تختی نزدیک می شویم ،شخصیتی که از مرزهای ورزش به سرعت عبور کرد و به نقطه ای رسیده بود که قهرمانی و مدال را فقط وسیله ای برای شادمانی مردم می خواست،هر چند هیچ انتظاری از مردم نداشت و در خلوت و تنهایی با وجود زخم های زمانه روح پهلوانی خود را صیقل می داد .
دو جمله ی ابتدایی و انتهایی فیلم سینمایی جهان پهلوان تختی به کارگردانی بهروز افخمی و بازی نیکی کریمی و فریبرز عرب نیا به نظرم جای بحث های زیادی را برای موضوع قهرمان و مردم باز کرده جمله ی ابتدایی «به یاد غلامرضا تختی و علی حاتمی که روی دوش مردم حقیقت را دریافتند» و جمله ی پایانی فیلم «زمانه ی فرسوده ی ما نمی تواند طعم غریب پهلوانی واقعی را بدون تردید و سو ظن باور کند»...بورخس
تضاد میان رفتارشناسی و نوع نگاه مردم هر سرزمینی نسبت به موضوعاتی واحد به نظرم شاید نشان می دهد با وجود احترامی که برای سلیقه های مختلف باید قائل بود،ولی گاهی متاسفانه از عدم شفافیت و سطحی نگری های شتابزده نسبت به مسائل خبر می دهد،به نظرم تختی در ان زمان همیشه نگران سرنوشت مردم بود با این که زمانه ی این پهلوان بزرگ،غم های او را نمی دید .
نیکی کریمی در شماره ۳۹ نشریه تماشاگر در سال ۸۹ یادداشتی را درباره ی تختی نوشت که خواندن دوباره ی ان خالی از لطف نیست
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر