یکشنبه، خرداد ۳۰، ۱۳۹۵

نگاهی به فیلم «مرگ ماهی» با بازی نیکی کریمی

فیلم سینمایی «مرگ ماهی» به کارگردانی سید روح الله حجازی و نقش افرینی نیکی کریمی ودیگر بازیگران توانای سینما،به نظرم برای تبدیل شدن به یک اثر ماندگار و تاثیرگذار فاصله ی معناداری دارد که شاید با همین ایده ولی فیلمنامه ای بهتر می توانست به ان نزدیک شود.

بعد از دیدن فیلم «مرگ ماهی» به یاد «سه برادر» اثر فرانچسکو رزی افتادم،فیلمی که هنوز هم بعد از سال ها اثری به یادماندنی به حساب می اید،فیلم «مادر»اثر زنده یاد علی حاتمی هم سرشار از لحظه هایی دیدنی و شنیدنیست،دیالوگ های درخشان و فضاسازی های متناسب با قصه که  فیلم سینمایی« مادر» را به روایتی شاعرانه تبدیل کر ،هر چقدر به اثاری با مضمون هایی شبیه فیلم «مرگ ماهی » فکر می کنم، از« مرگ ماهی »دورتر می شوم.




مرگ ماهی روایت ادم های جداافتاده ای هست که توی قاب های جداگانه از هم به بهانه ی مرگ مادر دور هم جمع شدند،خانواده ای که شاید دوران زلال کودکی را از یاد برده اند، روایت فاصله میان ادم ها،باز هم در برزخ سنت و مدرنیته،همان قصه و دغدغه ی همیشگی که سال هاست به شیوه های متفاوت روایت می شود .





به نظرم اگر فیلمساز به شخصیت های فیلم نزدیکتر شده بود،اگر تکیه بیشتری روی یکی از شخصیت ها  می شد و  فیلمنامه یک شخصیت اصلی پیدا می کرد،شاید فیلم مرگ ماهی تبدیل به اثر تاثیرگذارتری شده بود،شاید بهتر بود فیلم راوی داشت،میان این همه سکوت و گاهی هم  بحث و جدل،کاش مخاطب با یکی از شخصیت ها بیشتر همراه شده بود و او این سه روز را روایت می کرد.


فضاسازی فیلم مرگ ماهی برایم یاداور فضاسازی های خاص فیلم های نوری بیلگه جیلان هم بود با این تفاوت بزرگ که جیلان از قاب بندی های درخشان در خدمت مفاهیم داستان و فیلم کمک می گیرد ولی در مرگ ماهی قاب بندی های زیبای فیلم چندان به تاثیرگذاری روایت کمکی نمی کنند.

سکانس پایانی «مرگ ماهی» و ان صورت معصومانه ی مادر و سپیدی برف را که دیدم به نظرم پاسخی بود به همه ی پرسش های بی جواب،جایی که می شد خیال کرد مادری از دست رفته با دهانی بسته و توی سکوت،باز هم مثل یک  لالایی کودکانه، ترانه دوست داشتن زندگی،دوست داشتن مهربانی ها با وجود همه تلخی ها را برای فرزندانش زمزمه می کند.

پی نوشت:عکس های بیشتر از فیلم سینمایی مرگ ماهی

















هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر