این روزها حرف و حدیث داوری های سی و پنجمین دوره جشنواره فیلم فجر وارد ابعاد گسترده ای شده،نیکی کریمی در یادداشتی که ایسنا ان را منتشر کرده به موضوع وضعیت کار در سینمای ایران،فیلم هایی که این دوره جشنواره دیده و همین طور قضیه داوری های این دوره جشنواره پرداخته که نقل می کنم
«سینما علیرغم ظاهر بیرونی جذابش، در همه سطوح چه بازیگری چه عوامل صحنه بودن و
کارگردانی و تهیه کنندگی و سینماداری و بازاریابی و ... صنعتی سخت و
شغلی پراسترس است؛ هر چند در دید مردم عزیزمان، دلنشین است ولی در زندگی
واقعی بسیار سخت است.
ما باید آمادگی بدنی خویش را حفظ کنیم زیرا بیخوابیهای
مدام حین کار داریم،کتاب بخوانیم که موقع فیلمنامه خواندن و نوشتن حرف حسابی
بزنیم،فیلمهای روز دنیا را به هر قیمتی تماشا بکنیم که از جریان جهانی باز
نمانیم،در شبکههای اجتماعی حواس جمع باشیم مورد هجمه قرار نگیریم، در مطبوعات و
رسانههای رادیویی و تلویزیونی حضوری فعال داشته باشیم که از کارمان دفاع کنیم و
به نقدها گوش فرا دهیم و ... .
وقتی زن باشی این استرس عحیبتر هم میشود زیرا میخواهی
یک جایی صدای زن ایرانی هم باشی که کمتر دیده شده.
همه این ها را نوشتم که بگویم این کار اعصاب آهنین میخواهد
و اینجاست که یک جشنواره ملی سینمایی به نوعی یک خسته نباشید ملی به کار همکاران
من است نه این که خودش مبدل به استرسی جدید بشود.
جشنواره فیلم فجر امسال برای من لحظات خوب و لحظات تلخی
به بار داشته است،با اشتیاق مهدویان عزیز و گروه خوبش را تماشا کردم،از بیست و
یک روز بعد خردمندان و ساره شیرین لذت بردم، با موسیقی کارن همایون فر در فیلم خفگی
جان گرفتم،گریم محسن دارسنج عزیز را تحسین کردم، با دیدن بازی آقای حامد
بهداد و خانم باران کوثری در سد معبر چشمانم برق زد و فیلمی تاثیرگذار مثل کمدی انسانی
را دیدم و خستگیم در رفت ولی عملا هیچ یک از همکارانم چه آن هایی که ذکر کردم چه
آن ها که از بقیه جماعت سینما این روزها میشنویم شایسته تقدیر یا حداقل کاندیدی
بودند، به چشم نیامدند.
به عنوان یک زن سینماگر ایرانی که بیست و شش سال از زندگیم را در این هنر صرف کردهام و اندک بضاعتی هم در جشنوارههای معتبر
جهانی داشتهام و داوریهایی در این سالها در کشورم و دنیا داشتهام،ضمن احترام
به دستاندرکاران جشنواره و البته سلیقههایشان،می خواهم گله ای از جنس همکاری کنم
که اگر به لطف خدا و همت دسته جمعی همه جماعت سینمای کشور مردم اقبالی به هنر ما
کردهاند، شما موجب دلگرمی ما بشوید و مبادا که با انتخابهای نافهمیدنی در
جشنواره موجب دلسردی نسل قدیم و به خصوص جدید سینما شوید.
نمیخواهم فعلا از "آذر" و بیمهریهایی که به
من و همکاران زحمتکشم در این جشنواره شد حرف بزنم. قلبا به سینماگرانی که درست
دیده نشدند و همکارانم، احترامی عمیق میگذارم که سختی این روزها، ایشان را دلسرد
نکرده است و مطمئنم مردم نیز حرف ما را تصدیق خواهند کرد.»