پنجشنبه، خرداد ۰۷، ۱۳۸۸

به خاطر یک فیلم بلند لعنتی

به خاطر یک فیلم بلند لعنتی اولین رمان منتشر شده از داریوش مهرجویی است که به تازگی در دسترس همگان قرار گرفته،داستان این کتاب  نگاه یک فیلمساز جوان   است به دنیای اطرافش و جامعه ای که در ان زندگی می کند .

داریوش مهرجویی نشان داد همان طور که فیلم های خوبی در کارنامه ی فیلمسازیش دارد، توی نوشتن هم   صاحب قلم روان و تاثیر گذاری است که حاصل ان به اثری جذاب و خواندنی تبدیل شد.


در طول خواندن این رمان ،به نظرم  شباهت هایی بین حال و هوای این داستان و کتاب ناتوردشت سالینجر وجود داشت،هر چند مهرجویی با ارجاعات ادبی و سینمایی فضای خاص و گاهی با مزه را برای خواننده ی کتابش به وجود اورده است .

توجه مهرجویی به پرداختن به نقد مسائل اجتماعی ایران و تناقض ها و تضادهای موجود در جامعه در بستر یک داستان خواندنی گام بلندی است که او برداشته است،شخصیت پردازی ادم های قصه و فضاسازی داستان از نگاه تیز بین نویسنده و توجه مهرجویی به پرداخت درست این رمان است.

سلیم شخصیت راوی داستان به «خاطر یک فیلم بلند لعنتی» ادمی است  که توجه بسیاری را به خود معطوف می کند و تلاش نویسنده برای خاکستری نشان دادن این شخصیت به ثمر نشسته است،سلیم قصه ی مهرجویی،شاید مثل هامون دچار سرگشتگی های روشنفکری و فلسفی کمتری باشد،ولی باز همان سرگیجه های هامون وار را باید سپری کند .

جایی در این داستان به فیلم «سارا» هم اشاره می شود .


بخشی از متن داستان را که به این فیلم اشاره دارد

«حالت ایستادن او،یک دست زیر ارنج دست دیگر که سیگار را رو به هوا نگاه داشته و در تفکر فرو رفته است مرا به یاد اولین پلان فیلم سارا انداخت که کنار پنجره ایستاده بود و خود را اماده می ساخت تا یه ضرب برود زیر بار سنگین و دردناکی که قرار است بر سرش فرود اید.»

سارا از فیلم های موفق تاریخ سینمای ایران به نویسندگی و کارگردانی داریوش مهرجویی است،این فیلم از نمایشنامه خانه عروسک اثر هنریک ایبسن برداشت ازاد شده بود و بازی نیکی کریمی یکی از ماندگارترین نقش افرینی های کارنامه ی بازیگری او به شمار می رود .

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر