چهارشنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۰

به یاد دخترک کبریت فروش اثر اندرسن

چند روز بیشتر به شروع سال ۲۰۱۲ میلادی باقی نمانده،شب های نزدیک به سال نو میلادی همیشه مرا به یاد داستان دخترک کبریت فروش اثر کریستین اندرسن می اندازد .

دخترکی که توی سرمای زمستان شب عید سال نو تا صبح رویاهای زیبایش را توی شعله های اتش کبریت می بیند و مرگ تدریجی رویاهای معصومانه ی کودکی که در میان جامعه ای سرخوش از رسیدن سال نو در تنهایی خود غوطه می خورد .

راستی بابا نوئل که شب سال نو برای بچه ها هدیه می اورد ان شب سرد زمستانی چرا دخترک کبریت فروش را فراموش کرد؟!!




پنجشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۰

زمستان است

«سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت   

                   سرها در گریبان است

                                                 زمستان است...مهدی اخوان ثالث»





دوشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۰

بارسلونا قهرمان جام باشگاههای جهان

بارسلونا عنوان قهرمانی جام باشگاه های جهان را هم گرفت ،موفقیت این تیم بزرگ حاصل جمع عوامل زیادی هست که در یک نگرش تاکتیکی و تکنیکی فنی نمی گنجد ،بارسلونا نشان داد فوتبال مثل زندگی ،مثل سینما صحنه ی باشکوهیست .





شعری از لورکا شاعر بزرگ اسپانیا

ترانه‌ای که نخواهم سرود                من هرگز


خفته‌ست روی لبانم.                  ترانه ای که نخواهم سرود من هرگز.
بالای پیچک             کرم شب تابی بود    و ماه نیش می زد با نور خود بر اب.
چنین شد پس که من دیدم به رویا       ترانه ای را که نخواهم سرود من هرگز
ترانه‌ای پُر از لب‌ها          و راههای دوردست   ترانه ی ساعات گمشده

در سایه‌های تار،

ترانه‌ی ستاره‌های زنده           بر روز جاودان.

پنجشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۰

یادی از فیلم سارا با بازی نیکی کریمی(sara)

از اکران موفق و به یاد ماندنی سارا نزدیک به بیست سال می گذرد،داریوش مهرجویی با یک اقتباس هوشمندانه از داستان خانه عروسک اثر ایبسن به فیلم خوبی رسید،هنوز هم بعد گذشت دو دهه از ساخته شدن این فیلم ،سارا باز هم فیلم مهمی در سینمای ایران به حساب می اید.

بازی درخشان نیکی کریمی در نقش سارا شخصیت اصلی فیلم برای او دو جایزه ی ارزشمند بهترین بازیگر از جشنواره های سن سباستین اسپانیا و فستیوال سه قاره نانت فرانسه به ارمغان اورد،هر چند بازی های دیگر بازیگران این فیلم از زنده یاد خسرو شکیبایی تا امین تارخ و یاسمین ملک نصر هنوز هم توی ذهن ماندگار هستند.





به نظرم مهرجویی به اقتباس از اصل اثر وفادار مانده ولی به خوبی ان را به فیلمی ایرانی تبدیل کرده،پرداختن به موضوعات انسانی و چالش هایی که به نوعی دغدغه ی ادم های مختلف با زبان و فرهنگ های متفاوت هستند،زبان مشترک سینما و ادبیاتی است که از مرزها عبور می کند و مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد.

سه‌شنبه، آذر ۱۵، ۱۳۹۰

فیلم سوت پایان در جشنواره فیلم دبی

جشنواره فیلم دبی،از شانزدهم تا بیست و سوم اذر ماه با حضور فیلم های مختلفی برگزار خواهد شد،فیلم سوت پایان اثر نیکی کریمی هم در این جشنواره حضور خواهد داشت و ان طور که در خبرها منعکس شده ،نیکی کریمی به همراه هستی مهدوی فر بازیگر فیلم سوت پایان در این جشنواره حضور خواهند داشت .






نیکی کریمی چند سال قبل به عنوان داور در جشنواره فیلم دبی حضور داشت همین طور یک بار هم در گذشته با فیلم سینمایی « یک شب »در فستیوال فیلم دبی شرکت کرده است.




یکشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۰

به یاد ترومن(the truman show)

نمایش ترومن یکی از شاهکارهای سینمایی بود که شاید با وجود درونمایه ی فلسفی و انسانی با طرح قصه ای به ظاهر ساده یکی از پیچیده ترین موضوعات را در قالبی جذاب به تصویر کشیده،ترومن در دو راهی یک انتخاب بزرگ ایستاده،دنیایی هر چند ارام و بی دغدغه و سویی دیگر دنیایی که انتخاب خود او است .

نمایش ترومن در ستایش از زندگی و دوست داشتن گام بلندی بر داشته که تاثیر زیادی به جا می گذارد.






ترومن قدم اول را بر می دارد تا از دنیای خط کشی شده و لاک امن خودش بیرون بیاید و این قدم اول چقدر سخت است،چقدر باید کلنجار رفت،این جا همان جایی است که انتخاب اصالت پیدا می کند،حالا دیگر موضوع بر سر بودن یا نبودن نیست به نظرم رفتن یا ماندن است،هر چند که در ماندن نوعی نبودن پنهان شده و در رفتن نوعی بودن .

ترومن قدم اول را برداشته و به سمت درب می رود،ان سوی دیوار چه غم ها و شادی ها،چه شیرینی ها و تلخی هایی در انتظار او خواهد بود .

شاید اصل زندگی انسان همین نقطه است جایی که دست به انتخاب می زند و این همین نقطه ی است که به خودش نزدیک و نزدیکتر می شود.

حالا ترومن مثل یک پرنده ی ازاد می خواهد گام اخر را بر دارد،یاد مقدمه ی نیکی کریمی در ابتدای کتاب نزدیکی اثر حنیف قریشی افتادم که باز به موضوع انتخاب انسان مدرن در هر لحظه از زندگی اشاره می کند و ان شعر زیبای فروغ فرخزاد که در پایان همان مقدمه امده و چقدر تکان دهنده هست.

«تو چه هستی ،جز یک لحظه یک لحظه که چشمان مرا می گشاید

در برهوت اگاهی »

شنبه، آذر ۱۲، ۱۳۹۰

شعری از لنگستن هیوز

«رویاهات رو از دست نده        واسه این که اگه رویاهات از دست برن

زندگی عین بیابون برهوتی میشه       که برفا توش یخ زده باشند.

رویاهات رو از دست نده              واسه این که اگه رویاها بمیرن

زندگی عین پرنده بی بالی میشه که دیگه مگه پرواز  رو خواب ببینه.»


لنگستن هیوز