دوشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۳

مصاحبه ی نیکی کریمی با نشریه نسیم هراز

مصاحبه ی نیکی کریمی با نشریه «نسیم هراز »که در تیر ماه سال هشتاد و نه صورت گرفته به نظرم یکی از گفتگوهای متفاوت و جذاب با نیکی کریمی به حساب می اید، این مصاحبه  که در شماره پنجاه و یکم این نشریه به چاپ رسیده بود را نقل می کنم هر چند بیش از چهار سال از زمان ان می گذرد ولی به نظرم نکته های مهمی دارد که شاید بعد از گذشت این سال ها بیشتر بتوان به ان فکر کرد.


حرفه اصلی شما در هنر چیست ؟خودتان را کارگردان می دانید ،بازیگر ،مترجم یا عکاس ؟

این مدت انگار خیلی این مسئله بحث برانگیز بوده ولی واقعا من فکر می کنم یک سینماگر باید همه این کارها را انجام بدهد حالا شاید چون من از بازیگری شروع کردم این قضیه یک مقداری توی چشم است .

یک ادمی که قرار است فیلم بسازد ،قطعا کتاب می خواند،می تواند ترجمه هم بکند مگر داریوش مهرجویی این کار را نکرد؟یا می تواند عکاسی کند،خیلی از کارگردان ها این کار را انجام می دهند .

ترجیح می دهم بگویم ادمی هستم که سینماگر است و به سینما علاقه دارد.یعنی نمی توانم بگویم کدامش همه این ها به نظر من مجموعه ای هستند که به هم ربط دارند.

یعنی این تجربه ها مصاحبه با علی دایی هم می گنجد؟

راستش تیم همشهری جوان از ما خواستند ،یعنی با من و اقای دایی تماس گرفتند و گفتند در طول سال گذشته شما ادم هایی بودید که امدید کارهای مختلف را تجربه کردید ،مثلا اقای دایی مربی شد ،من امدم کارگردانی کردم و...بعد گفتند به عنوان دو نفری که متعلق به یک نسل هستند و هر کدام یک چیزهایشان شبیه هم هست ما می خواهیم شما دو تا رو به روی هم بنشینید و از همدیگر سوال کنید که مثلا ایا به اندازه ای که شما زحمت کشیدید ،این کشور به شما برگردانده است؟

چون برای علی دایی سال پیش ان ماجراها پیش امده بود و من هم همین طور.خب استقبال کردم هر جای جهان اتفاق می افته که دو تا ادم بنشینند و گپ بزنند...



از قبل سوال های مصاحبه را گفته بودند؟

نه،موضوع راجع به این بود که کلا چقدر در این کشور ادم ها باید خودشان زحمت بکشند و هیچ ساپورتی ازشان نشود اگر حمایت نمی کنند حداقل سنگ جلوی پایشان هم نیندازند راجع به این مسائل حرف زدیم و به نظرم خیلی مصاحبه صمیمی و خوبی از اب در امد.

امروز مصاحبه های قبلتان را می خواندم یکی از نکاتی که برای من جالب بود نظرتان راجع به نقد غیرکارشناسانه بود ،اصلا عین مصاحبه تان را برایتان می خوانم «چرا هنرمندان را با نقد غیر کارشناسانه مورد بی مهری قرار می دهیم که منزوی شوند»این اتفاق تا حالا برای خودتان افتاده ؟یعنی نقد چقدر اذیتتان می کند؟

من یک خوشبختی دارم ،ان هم این است که زود فراموش می کنم ،حالا ان موقع نمی دانم از من چه سوالی شده بود و یا چه موضوعی بود که بحث به این جا کشیده شده ،شاید همین صحبت ها بود که چرا همه کار انجام می دهید .

خب شاید یک ادمی دوست دارد همه کار انجام دهد توی حوزه مربوط به خودش

ولی به هرحال نقدی که روی موضوع باشد خیلی مهم است،معمولا روی موضوع حرف نمی زنند مثل عکاسی دوستان می توانند روی این موضوع که عکس ها خوب یا بد بوده نظر بدهند وگرنه بقیه همه حاشیه هست و لازم نیست.



بیشترین موضعی که خبرنگارها به تازگی در برابر شما می گیرند این است که چرا نیکی کریمی انتخاب های غلطی داشته؟شما می گویی من یک سری از فیلم هایی که بازی کردم خودم دوست دارم بعضی ها را هم مردم دوست دارند من این نقدهایی که از شما می شود دوست دارم چون نشان می دهد که مردم از نیکی کریمی انتظار بیشتری دارند ،خیلی از بازیگرهای دیگر خیلی از فیلم ها را بازی می کنند و مردم هم هیچ وقت نمی گویند که فلانی چرا فلان فیلم را بازی کرده؟

مارلون براندو ،زمانی که اخرین فیلمش اخرین تانگو در پاریس را کار کرده بود چهل سالش بود و گفت من اصلا نمی خواهم فیلم جدی کار کنم و الان می خواهم بروم فلان فیلم را کار کنم در صورتی که شاید مارلون براندو توی امریکا کلی انتخاب داشت .

ولی من می خواهم بگویم که در دو ،سه سال گذشته واقعا فیلم خوبی ساخته نشد و خودم هم احساس کردم که نمی خواهم یک گوشه بنشینم ،دلم می خواهد بازی کنم ،چون من از این طریق پول در می اورم .



کارگردانی که برای من پولی در نمی اورد،من دو تا فیلمی که ساختم پول نگرفتم برای فیلمنامه اش کارگردانی و...

یک زمان طولانی وقت گذاشتم ،مجانی رفتم فیلم ساختم و برگشتم چون من تهیه کننده فیلمم نبودم من فقط می خواستم ان فیلم ها را بسازم .

در ان زمان از بین پیشنهاداتی که داشتم ،دو فیلمی کار کردم که پرفروش بوده ،دو خواهر و سلام بر عشق.در کنارش هم امدم دمکراسی تو روز روشن و شکلات تلخ و کار فرزاد موتمن را کار کردم.

همه این ها فیلم هایی بوده که می شود روی ان حساب کرد ،من واقعا ان دسته از نقدهایی که می گویید را نمی خوانم به جز نقدهای چند نفر که اسمشان را ببینم مطلبشان را می خوانم چون نظرشان برایم مهم است .

ولی از طرفی ان چیزی که راجع به مردم می گویید را من می فهمم البته شاید فقط من نباشم 
خیلی ها را الان می گویند که چرا فلانی می رود تلویزیون کار می کند،چرا؟چون پولش خوب است،ما اصلا به اندازه بچه هایی که می روند تلویزیون کار می کنند پول در نمی اوریم ،من ممکن است حداکثر سه فیلم در سال کار کنم ولی ان ها چندین سریال کار می کنند و...ما یک چنین محدودیت هایی هم برای خودمان گذاشتیم .

نقد غیر کارشناسانه منصفانه هم داریم؟

من خودم را می گویم اگر به خودم اطمینان نداشته باشم و به کارم باور نداشته باشم ،نمی شود.
یعنی من خیلی از تصمیم گیری هایم حسی است ،موقعی که می گویم فلان کار را می خواهم انجام دهم به خودم اطمینان می کنم ،بنابراین کسی خوب یا بد نباید راجع به انتخابم چرا بگویداما درمورد کارم می تواند نقد بنویسد...

در صحبت هایتان همیشه گفته اید که ما هیچ وقت حمایت نشدیم از امیر نادری و ناصر تقوایی مثال زدی ،خیلی ها را گفتی و اول از همه اسم علی حاتمی را اوردی ،چرا خودت کم نیاوردی؟

که برم ؟

بله ،چون فکر کنم بیشترین داوری را در جشنواره های خارجی داشتی ،از کسانی که می شناسیم بازیگر ها و کارگردان ها،پس شانس حضور موفق را در خارج زیاد داشتید...

واقعیتش این است که من خصوصیتی دارم که هیچ چیزی را جدی نمی گیرم .همان قدر می دانم که به حق ما ظلم می شود و هیچ وقت ساپورت نمی شویم بنابراین تنها چیزی که باقی می ماند این است که ادم به خودش ایمان داشته باشد و بگوید من می خواهم این کار را بکنم .من همیشه به اینده فکر می کنم ،کاربعدیم چیست؟ولی...

خب می دانم اگر کسی از من سوال کند می گویم ما در این جامعه حقی نداریم من به عنوان یک زن سی و هشت ساله می بینم چه اتفاقی دارد در این کشور می افتد و فکر می کنم انعکاسش هم در فیلمنامه ام می اید و البته در عکسی که کار می کنم و همه کارهای دیگرم .ولی بریدن؟نه ...

من همیشه این جمله اقای ممیز که از دوستان من بود را به خاطر می اورم که همیشه می گفت نذارید برید ،بمونید و کارکنید اون کاری که باقی بمونه

ولی الان قول نمی دهم که این کار را نکنم (خنده )

اگر به سینمای بعد از انقلاب نگاه کنیم ،اگر نگوییم اولین ولی به هر حال جزء  سه زن مهم سینماگر بعد از انقلاب ایران هستید ،حالا بازیگر یا کارگردان ،روند سینمای ایران در همین مورد یعنی زنان سینماگر چگونه بود؟اصلا راضی هستی ؟نگاهتان به عنوان یک استار بعد از انقلاب چیست؟

من که هیچ وقت دوست ندارم نق بزنم،این نسل یا نمی دانم جوان هایی که الان کار می کنند چطورند...چون بعضی از ان ها هم عالی هستند مثلا ترانه ،باران و الناز.

بچه هایی که با ان ها کار کردم و همه را دوست دارم بنابراین مشکل ادم نیست ان زمان چرخه به این صورت بود که کسانی بودند که فیلم می ساختند مثل رخشان ،پوران درخشنده این ها کسانی هستند که همین الان  هم مانده اند .

و نسل من هم که کلا همه چیز برایشان مهم بود و هست ،ولی به نظرم امروز کار از دست ما خارج شده یعنی این سینما ازدست خود بچه های کارگردان و سینماگر و از دست همه خارج شده و چیز دلچسبی نیست .

مسئله من ادم هایی که می ایند و می روند نیست،بچه های جوانی هستند که هر کدام قابلیتی دارند و من ان ها را تحسین می کنم ،ماجرای من مشکل کل فرهنگ و هنر است ،سینما ،هنر گرافیک ،نقاشی و... پر از مسئله است.

قبلا احساس رضایت در شما و سینماگرها خیلی بیشتر بود.

بله ،متمرکز بودیم و چقدر برایمان مهم بود کماکان فیلم هایی مثل دیوانه از قفس پرید ،زیر پوست شهر و خیلی از فیلم هایی که توی چند ساله اخیر هم بوده جدی و خوب بوده به ذهنم می ایند ولی خیلی وحشتناک است که الان تعداد چنین کارها خیلی نیست ،بیشتر تمرکز روی پول در اوردن است ،یعنی سرمایه گذارها

شما درست می گویید که یک جایی از دسترس ما خارج است اما خود نیکی کریمی برای این که دیگر این جور نباشد چه کار کرده ؟پیشنهاد یا راه حلتان چیست؟

به هر حال در بخش بازیگری که این فیلم ها رادارم کار می کنم ،همین که با کیمیایی دوباره کار می کنم یا با بچه هایی که کارشان را بلد هستند کافی است فکر می کنم همه ما علاقه داریم کارهایی را که دوست داریم را انجام دهیم .

من دوست ندارم اصلا وقتم را به بطالت بگذرانم و... خب فیلم می سازم ،عکس می گیرم ،می نویسم ،ترجمه می کنم و...

فیلم هایتان که به اکران نرسیده ،اما اگر می رسید و به فرض به موفقیت هم می رسید بازیگری را رها می کردید؟

نه این مسئله واقعا دو مقوله جداست.

به خاطر اکران نشدن فیلم ها اذیت نشدید؟

اره ،شاید ولی چند وقت پیش با یک کارگردان چینی سای مینگ لیانگ که جایزه های زیادی هم برده در یک جشنواره داور بودیم ،می گفت :من هم فیلم می سازم و اکران درستی نمی شود ،گفتم چه کار کردی برای اکران فیلمت ؟گفت رفتم سر یک میدانی مثل« هفت تیر» ما یک عالم پلاکارد درست کرده بودم ،گفتم مردم تو رو خدا برید این فیلم رو ببینید .

البته فیلم اول من که به کلی توقیف است یعنی گفتند پانزده دقیقه اش را در بیاورید ،در سینما پانزده دقیقه می دانی یعنی چی؟یک دقیقه کلی اتفاق می افته ،چه برسه به ...فیلم دومم را هم تبانی تهیه کننده  و رسانه های تصویری نابود کرد مثل خیلی از فیلم های دیگر .

ولی نمی دانم شاید ما توی این کشور پوست کلفت شدیم حالا ان شاالله فیلم بعدی را می سازیم و باز تمام تلاشمان را می کنیم شاید اکران بشود .

یعنی فکر می کنم اگر مثلا این مشکلات را به یک کارگردان اروپایی بگویند،قاطی می کند و شاید دوسال اصلا نتواند از اتاقش خارج شود ما نسلی هستیم که بمب روی سرمان خراب شده و نمی دانم هزار تا ماجرای دیگر داشتیم تحملمان بالا رفته.

نیکی کریمی دررابطه با همه این مسایل معصومانه برخورد کرده چرا؟

نمی دانی اخر ...اگر از اقای کوثری بپرسید هم برایتان می گوید ،ما سه سال برای فیلم یک شب رفتیم وزارت ارشاد ،حتی ما یک صحنه هایی را هم در اوردیم ،بردیم فیلم را نشان دادیم هر دفعه گفتند نه حالا این قسمتش مشکل دارد کپی۳۵ هم که به سادگی ویدئو نیست که به سادگی بشود هر جایش را قیچی زد ...صدا میکس و... همه این کارها دو مرتبه باید انجام بشود بنابراین ما تمام این کارها را دوباره انجام دادیم و اخر سر هم که هیچ ... چه کار باید می کردم؟



من نوع نگاه شمارا به زن و زن محور بودن دوست دارم ولی نوع نگاه خیلی از دوستان دیگر را که کارگردان هستند وادعای فمینیست بودن دارند دوست ندارم جمله هایی برایت می خوانم که شاید شنیده باشی و می خواهم نظرت را در رابطه با این قضیه بدانم«هیچ تلاشی برای فهم زن جواب نمی دهد و راه حل این است که فقط زن را دوست بداریم ،بدون این که بخواهی بفهمیش...»جمله بعدی«علایق مردها بیش از هر چیزی به کار است ،اما درباره زن ها این طور نیست ،مردی که فکر کند می تواند تعطیل کند کارش را ،اولین کسی که او را تهدید می کند همسرش است ،کار برای زن اختیاری است و اتفاقا این زیبا هم است اما برای مرد مثل نفس است .زن زیباست و انگیزه ای برای کار مرد و اگر مردی کارش را خوب انجام بدهد بخش عمده انگیزه اش را از زن می گیرد»

می خوای منو تو دردسر بندازی؟

نه اصلا...

من تعجب کردم واقعا

این تعجب جواب من نبود

بله اولا ممنون که این عقیده را درباره من داری ولی نمی دانم ،من چون اقای کیارستمی را می شناسم به نظرم حتما منظوری داشته که به این صورت گفته نمی دانم واقعا ،ولی چنین عقایدی را من تا حالا از ایشان نشنیده بودم

دیالوگ فیلمش هم این بود...«همین قدر خوشحال باش که شوهر داری»انتظار نداشتم این دیالوگ رو هم کیارستمی در مصاحبه اش بگوید.

اره منم انتظار نداشتم ،واقعیتش را بگویم به خاطر این که تا ان جا یی که من می دانم ایشان بسیار به خانم هایی که کار می کنند و مستقل هستند ،معتقدند و اتفاقا  اصلا مسئله اشان این چیزها نیست من خودم برام عجیب بود.

البته ببین اول مصاحبه ،حرف هایی می زند که جالبه و بعد از ان این حرف ها را می زند او می گوید ماجرا این است که همه ما از بچگی در گیری هایی داشتیم تا مثلا سی سالگی که فقط روانکاوها باید بفهمند که چرا این گونه فکر می کنیم .

جواب هر سوالی به همین موضوع بر می گردد می دانی یعنی در ان زمان شاید ما تحت تاثیر یک سری اتفاقات هستیم که در زندگی برایمان اتفاق می افته.

راجع به کار مستقل زن ها نظرتان چیه ؟به عنوان کارکتری که جند سال است روی پای خودش کار می کند و موفق هم بوده و البته متفاوت تا موفق ،این متفاوت بودن سختتر از موفق بودن است فکر می کنم

من هیچ اعتباری برای زن هایی که از زنانگی شان استفاده می کنند و می خواهند موفق  بشوند قائل نیستم البته باید بگویم من از این قضیه هم که یک زن ،زن نباشد بدم می اید یعنی زنانگی  یعنی این هایی که ارایش نمی کنند و اراسته نیستند که بگویند ما فمینیستیم ،اخر یعنی چه؟ربطی به هم نداره ،تو می توانی در نهایت زنانگی از توانایی های دیگرت استفاده کنی ،قرار نیست حتما میز بلند کنی یا از این جور کارها... نه تو می توانی زن باشی و در عین حال روی پای خودت بایستی بعد هم قرار نیست صد در صد زن ها ادم های خوبی باشند و همه مردها بد باشند.

هم مرد خوب داریم ،هم زن بد داریم ،بعضی ها معتقدند فقط مردها مشکل جامعه هستند که این درست نیست.

دلتان برای ژانر خاصی از فیلم تنگ می شود؟در فضای فیلم های ضعیفی که در این روزها هست نقشی که خودت دوست داشته باشی بازیش کنی ؟

بله ژانری که رخشان بنی اعتماد یا مثلا اقای مهرجویی کار می کنند ،فیلم های اجتماعی که واقعا هم خوب بودند مثلا پری یا سارا ،هم مردم دوست داشتند هم منتقدان.

مردم سینما را دوست داشتند برایشان جدی بود ،خود من قبل از این که اصلا با مهرجویی اشنا بشوم در روزنامه ها دنبال می کردم که مهرجویی دارد فلان فیلم را می سازد و از قبل پیگیری می کردم الان این دی وی دی ها و همه این فیلم ها اوضاع سینما را به هم ریخته است

راجع به فبلم جدیدتان صحبت کنیم و  البته مثل این که برخلاف نظر شما ،خبر ساختن  این فیلم پخش شد ،دوست دارید راجع به ان صحبت کنیم ؟خبردرست تر را از زبان خودتان راجع به این قضیه بشنویم 

فقط در همین حد می توانم بگویم که یک کار اجتماعی است تصمیم دارم نسبت به دو فیلم قبلی متفاوت باشد ،نه فقط این که تصمیم داشته باشم بلکه فیلمنامه اش هم با ان ها متفاوت است و داستانگوتر است.

من فکر می کنم جذابیت های سینماییش هم بالاتر رفته ،مثلا همین رودررویی شما و شهاب حسینی چون جز واکنش پنجم با این که سال هاست در سینما کار می کنید ولی تا حالا همبازی نبودید و فکر می کنم مردم دوست داشته باشند؟

به این موضوع زیاد فکر نکردم دلیل ان بیشتر به خاطر این بود که فیلمنامه می طلبید نقش رایک بازیگر کار  کند ،چون نقش زیاد است و سخت ...

من در ان فیلم های قبلی بیشتر با نابازیگر کار کردم ولی الان دوست دارم این کار را تجربه کنم .

شما تجربه داوری جشنواره های زیادی در خارج از ایران داشتید ولی شاید باید بگویم متاسفانه در ایران چرا این داوری ها به کسان دیگری داده می شود هیچ وقت به این فکر کردی که چرا نیکی کریمی که منتخب چندین جشنواره خارجی برای داوری بوده در ایران داوری نکرده است؟

دلیلش را از خودشان باید بپرسید

انگار نمی خواهی دل کسی را بشکنی

چطور؟

چون محافظه کارانه جواب می دهید چرا نمی گویید چه چیزی اذییتتان می کند؟

همین چیزهایی که گفتم اذیتم می کنددیگر...

من احساس می کنم می خواهید سریع از همه دلخوری هایتان رد شوید

غیر از این چه کاری می شود کرد.

در سینما ان قدر سابقه داری که حرفتان جدی گرفته شود بعضی جاها به نظر من لازم است که نیکی کریمی جلوی بعضی از بحث ها را بگیرد

من فکر می کنم همه ما می توانیم با کارمان این  تفاوت ها را نشان بدهیم چون این کشور اصلا کشوری است که کشمکش می طلبد مثل برنامه نود ،مثل همین هفت .وقتم را برای این کارها تلف نمی کنم

دمکراسی تو روز روشن را هنوز ندیدید؟

نه

چرا؟

وقت پیدا نکردم 

فیلم جدید کار نمی کنید به غیر از فیلم خودت؟

نه

فکر می کنم پارتنر خوبی هستید؟

فکر می کنم که وقتی سر صحنه می روی باید بتوانی از انرژی طرف مقابلت استفاده کنی اگر نه هم حال خودت گرفته می شود و هم سکانس در نمی اید.

مثلا یادم می اید در یکی از فیلم ها همه مقابل نابازیگری جبهه داشتند ولی ما اتفاقا همکاری خیلی خوبی با هم داشتیم به این مسئله کاری ندارم که طرف تجربه دارد یا ندارد ولی نهایتا سعی می کنم که با او جور شوم ،چون هم به خودم کمک می کنم و هم به کار ...

چیزهایی مثل تذکر یا یاد دادن ؟

حتما سعی می کنم 

جبهه نمی گیرند؟

نه می گویم ببین اگر تو هم دیدی به من بگو یا می گویم تو این موضوع را چگونه می بینی ؟تو از چه زاویه ای می بینی ؟بعد با هم صحبت می کنیم و حل می شود

به این که در فیلم خودتان از بازیگردان استفاده کنید اعتقاد دارید؟

نه خودم باید این کار را انجام بدهم ولی چیزی که بیشتر اذیتم می کند بازیگر مقابلم نیست کارگردانی که هیچی سرش نمی شود بیشتر اذیتم می کند که نمونه اش داریم از این قبیل...

دو خواهر که دیدی ؟چه حسی داشتی ؟

(سکوت و لبخند)

یک جا گفتید که بعضی فیلم ها را چون خودم دوست دارم بازی می کنم و یک سری فیلم ها را چون مردم دوست دارند .من با بخش دوم کاملا مخالفم اصلا مردم دوست ندارند نیکی کریمی از این فیلم ها بازی کند

می فهمم چه می گویید .ولی یک مثال می زنم ،یک فیلم کمدی که شبکه ام بی سی پخش می کرد و رابرت دنیرو در ان بازی کرده بود و...بازیگری همین است.

ولی در ایران خیلی تفاوت دارد بازیگری در حد هم خانه مردم می شود مانند دوستشان

اره اتفاقا من هم بعد از دو خواهر فهمیدم مردم اصلا دوست نداشتند.

دقیقا همان حرفی که اول زدم ،گفتم که انتظار از نیکی کریمی چیز دیگری است شاید بگویید که هیچ دلیلی ندارد من انتظار تو را براورده کنم ،ولی انتظار من است... مثلا خسروشکیبایی هنوز برای ما هامون است نیکی کریمی هم برای ما پریه ،ساراست.

بله ،من واقعا بعد از این دو تا فیلم فهمیدم که دقیقا همینه.

پس به این نتیجه رسیدی که انتظار مردم از تو بالاست؟

بله ،کلا فوکوس  روی من خیلی زیاد است نمی دانم چرا؟کافیه که من یکی از فیلم هایم بفروشد یا نفروشدتمام مردم و منتقدان در مورد ان بحث می کنند

دلیل اصلی این انتقادها بر می گردد به علاقه مردم به شما به غیر از مردم عادی علاقه مخاطبان خاص نسبت به شما هم همین است واقعا انتظار از انتخاب غلط و...از نیکی کریمی ندارند و نمی توانید بگویید که این انتظارها بد است چون خودتان با سابقه کارتان این انتظار را ایجاد کرده اید.

به هر حال هر کسی یک اشتباهاتی می کند ،راضی شدید؟(می خندد)

کاملا (خنده)

می دانم که اهل فوتبال هستید امیدوارید که چه تیمی در جام جهانی قهرمان بشود؟

پرتغال ،اصلا نوع بازیش را دوست دارم اما انگلیس و المان را هم دوست دارم .

وقتتان را با جام جهانی تنظیم می کنید یعنی پیگیر مداوم بازی ها هستید؟

حتما

پلی استیشن بازی؟

پلی استیشن بازها رو دوست دارم (خنده)

تا حالا درگیرتان کرده؟

وای خیلی ،اصلا  فکر می کنم خیلی چیز درستیه

مثلا تیم ها را ارنج می کنید؟

نه خیلی وارد نیستم ولی بازی می کنم .

در ایران طرفدار چه تیمی هستید؟

باید بگم؟

بله دیگه 

استقلال 

پرتغال را در بین تیم های جام جهانی دوست دارید و امیدوارید که قهرمان بشود در بین باشگاه های دنیا به کدام تیم علاقه دارید؟

خب تیم هایی که این مدت دنبال می کردم ،چلسی و منچستر بوده و البته رئال مادرید

بین رئال و بارسلونا بازی کدامشان را بیشتر دوست دارید؟

خب واقعا بارسلونا بهتر بود

فرض کنید شب فینال جام جهانی یا یک بازی مهم جام جهانی باشد و همان شب مثلا فلان شبکه یک فیلمی که شما خیلی دوست دارید ببینید پخش کند...

اصلا حرفش را نزن معلومه ... فوتبال

حتی اگر فیلم در جشنواره کن یا اسکار باشه ،خودتان هم ان جا نباشید؟

نه .فوتبال

تا حالا مصاحبه ای را دوست داشتید انجام دهید ولی هیچ وقت اتفاق نیفتاده باشد نوع مصاحبه را می گویم خیلی مصاحبه کردید کدامش را بیشتر دوست داشتید؟چون که مصاحبه انتقادی از شما بر نمی اید ... من الان به این نتیجه رسیدم خیلی کوتاه جواب می دهید دل کسی را نمی شکنید و اصلا موضع چالشی ندارید مصاحبه تحلیلی بیشتر دوست داری یا مصاحبه های خودمانی ؟

خب فکر می کنم مصاحبه ای که هر دو طرف راحت باشند یعنی این که هم شما فکر کنید تمام سوال هایتان را پرسیده اید و هم من فکر کنم چیزی نبوده که یک موضعی ایجاد بشود که حال ادم بد بشود.

رابطه روزنامه نگار با بازیگر چطوره؟

رفیقیم با هم ،ولی خب یک عده هم هستند که حسابی موضع دارند.

از بین خواننده ها شجریان را دوست دارید درسته؟

خیلی دوستش دارم ،خودشان هم می دانند

از مقاله کیهان اذیت نشدی ؟کیهان هفته پیش استاد را به یک پیرمرد دوره گرد تشبیه کرده که برای خودش ابرو از این ور اون ور دنیا کسب می کند ،واقعا چقدر می تواند غیر منصفانه باشد؟

واقعا غیر منصفانه است یک ادمی یک نظر سطحی داشته به خاطر این که همه می دانند که ایشان استاد مسلم و بی رقیبی هستند

به نظرت کدام سوال را از نیکی کریمی نپرسیده اند و خودتان دوست داشتید که پرسیده شود؟

الان حضور ذهن ندارم باید راجع به این موضوع فکر کنم.
                     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر