جمعه، اسفند ۰۲، ۱۳۸۷

یادداشت نیکی کریمی برای صد سالگی سینما در ماهنامه فیلم

همزمان با صد سالگی سینما ماهنامه ی فیلم ویژه نامه ی جالبی منتشر کرد که یادداشت های هنرمندان بخش مهمی از ان بود.

هنوز هم بعد از گذشت سال ها خواندن دوباره و چند باره ی ان خالی از لطف نیست.نیکی کریمی هم در همین شماره در یادداشتی کوتاه ولی تاثیر گذار از فیلمهای محبوب و مورد علاقه اش می گوید 

متن کامل یادداشت نیکی کریمی در ماهنامه ی فیلم شماره ی ۱۸۳در سال ۱۳۷۴به مناسبت ۱۰۰ سالگی سینما.

«یک فیلم مورد علاقه ؟واقعا سخت است که بخواهم  فکرکنم از میان این همه فیلم هایی که دیده ام کدام فیلم بیشتر از همه مورد علاقه ام بوده.نه این که فیلمی گیر نیاورم بلکه وقتی به این موضوع فکر می کنم انبوهی از اسم و چهره در ذهنم نقش می بندد بگذارید ببیینم لحظه ای از این فیلم و ان فیلم...

بر باد رفته ی جادویی، مکانی در افتاب و جوانی و طراوت الیزابت تیلور و مونتگمری کلیفت.
لحظه هایی از ال سید فیلمی که در بچگی دیدم و تاثیر عجیبی که سوفیا لورن بر رویم گذاشت هدی لامار در سامسون و دلیله .دکتر ژیواگوو افسون روسیه.گروه جوانان و ملاحت ناتالی وود در داستان وست ساید .کازابلانکا و اینگرید برگمن (برگمن را همیشه در ذهنم با لنز معروف فاگ می بینم!)عجب احساس می کنم بازیگران بیشتر رویم تاثیر گذاشته اند تا فیلم ها .

فیلم اشک ها و لبخند ها  و ان سکانس شعر شانزده سالگی .روح هیچکاک و ان تابلوی motelکه ناگهان از تاریکی بیرون می زند و ادم را با خود به سرزمینی دیگر می برد.رمز و راز وحس عجیبی از شرق که دیوید لین در گذری از هند خلق کرد .دنیرو در راننده تاکسی .ال پاچینو ی جوان در پدر خوانده اول که به خواستگاری دخترک ایتالیایی امده.مریل استریپ بی همتا در سکانسی که با ان جاودانه می شود.در انتخاب سوفی.ایزابل اجانی معصوم در روایت تروفو از داستانی بلند درباره ی عشق ادل ه که روبروی دوربین حرف می زند.

جذابیت همیشگی پولانسکی و فیلم های غریبش.بچه رزمری (ایا فیلم مورد علاقه ام بچه رزمری نیست؟اری)سرگیجه ی میافارو در زرد لیمویی و موسیقی فیلم که شاهکار است.سینما واقعا جادوست.این فیلم ادم را با خودش می برد مثل مستاجر که شاید  تنها پولانسکی قادر به خلق ان لحظه هاست.





                          
صورت زخمی فیلمی عالی با میشل فایفر جادویی با ان غم عجیب چشمان و پفی که درست زیر ابرو دارد.داستین هافمن و جسیکا لنگ در چند سکانس از توتسی لحظه هایی از پاریس تگزاس.

همه ی راه کارلیتو ی دی پالما که از نوع فیلم های مورد علاقه ی من است و بازیگری در ان بیداد می کند.حس وهم و تعلیق تلما و لوییز در سکانس درخشان گرند کیتون.سون گالی با بازی پیتر اوتول و جودی فاستر.باز هم او در سکوت بره ها .همه ی پیانو به خصوص سکانسی که دخترک انگشت بریده ی مادر را زیر باران می برد.

معصومیت وینونا رایدر در عصر معصومیت اسکورسیزی و باز چشمان غمگین میشل فایفر و لبخند با حجب و حیای دانیل دی لوییس.استادی وودی الن در سایه ها و مه.حس نوستالژیک چشم اندازی در مه.
خب دیگر بس است.بهتر است قلم را زمین بگذارم .اما باز هم فکرم می رود .تنهایی ادم های کیشلوفسکی و یا لئون که با فداکاریش رفت تا در ذهنم اسطوره شود.»


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر