چهارشنبه، اسفند ۰۷، ۱۳۸۷

از اسکار این روزها تا مارلون براندوی ان روزها

مارلون براندو اسطوره ی بازیگری سینما در طول مسیر زندگی خودش از سینما فراتر رفت .

این هفته وقتی مراسم اختتامیه ی اسکار را می دیدم یاد مارلون براندو هم افتادم،بی اعتنایی او به زرق و برق این مراسم و فرستادن ان دختر سرخپوست برای گرفتن جایزه ی اسکار به جای خودش در حمایت از سرخپوستان امریکا نشان داد براندو به چیزهای خیلی مهمتری از راه رفتن روی فرش قرمز یا گرفتن اسکار فکر می کرده،سال ها پیش نیکی کریمی در ترجمه ی کتاب اواز هایی که مادرم به من اموخت (رابرت لیندزی)به شناخت بهتر مارلون براندو کمک زیادی کرد.


وقتی کتاب را خواندم حس عجیبی داشتم ،این بار مارلون براندو نه فقط یک بازیگر مطرح سینما که انسانی بود تمام عیار که دغدغه ی زندگی کردن به معنای واقعی ان را داشته ،نگرشی که به کار و زندگی داشت و ارامشی که یک جورهایی در خلوت با خودش جستجو می کرده .مارلون براندو توی کتاب اواز هایی که مادرم به من اموخت مثل یک دوست ما را با خودش توی مسیر پر فراز و نشیبی که امده همراه می کند .

البته ترجمه ی روان و خوب نیکی کریمی تاثیر زیادی در حفظ اصالت اثر و ماندگاری ان دارد.



نیکی کریمی در گفتگویی که در مرداد ۱۳۸۳ در نشریه نقش افرینان انجام شده می گوید:

براندو برای من حس شدنی است ،یکی از روراست ترین ادم هایی که تاکنون او را شناخته ام.
براندو در این کتاب می گوید که چه ادمی است وچه ضعف ها و قدرت هایی دارد.در حقیقت خودش را پنهان نمی کند.او نه تنها زمانی که در سینمای جهان به جایگاهی رسید این رویه شخصیتی را در پیش گرفت بلکه از ابتدا نیز همین اخلاق را داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر