پنجشنبه، دی ۲۹، ۱۳۹۰

از پدرخوانده تا اوازهایی که مادرم به اموخت ترجمه ی نیکی کریمی

پدرخوانده فیلم بزرگی در تاریخ سینماست ،سه گانه ای که ماندگار شد ،نشریه ی دنیای تصویر ویژه نامه ی جالبی برای این فیلم منتشر کرد که باز باعث یاداوری این اثر به یاد ماندنی سینما شد ،بازی مارلون براندو ،رابرت دنیرو ،ال پاچینو با کارگردانی کاپولا همیشه توی ذهن دوستداران سینما می ماند و سه گانه ی پدرخوانده فیلم هایی تاثیرگذار برای نسل های مختلف خواهد شد .




مارلون براندو هم در کتاب اوازهایی که مادرم به من اموخت ترجمه ی نیکی کریمی در بخش هایی از ان به خاطرات خود از زمان ساخته شدن فیلم پدر خوانده می گوید ،قسمت هایی از این مطالب را  نقل می کنم.


به خاطر این که کنجکاویم را ارضا کنم،کمی تمرین کردم تا ببینم می توانم نقش یک ایتالیایی را بازی کنم یا نه.گریم کردم و مقداری دستمال کاغذی زیر چانه ام گذاشتم و جلو اینه شروع کردم به در اوردن نقش و بعد مقداری فیلمبرداری کردم و نوارش را گذاشتم و دیدم .

پس از کمی کار متوجه شدم که می توانم نقش را در جهت قصه در بیاورم .پارامونتی ها هم فیلم را دیدند و خوششان امد و این طوری شد که پدرخوانده شدم...




اما من پس از این که کتاب را خواندم ،تصمیم گرفتم نقش دن کورلئونه را به صورت ازمایشی اجرا کنم فکر کردم به جای ایفای نقش او به صورت ادمی کله گنده بهتر است او را مردی ارام و فروتن نشان دهم،همان طور که در کتاب هم بود.

دن کورلئونه از ان دسته مهاجرانی بود که در قرن حاضر به این کشور امده بودند و مجبور شده بودند برای نجات خودشان خلاف موج شنا کنند و تا انجا که می توانند برای بقایشان تلاش کنند .

او هم همان امیدها و ارزوها یی را برای پسرش داشت که به طور مثال جوزف کندی برای پسر خود داشت ...

فکر کردم جالب است که دارم نقش گانگستری را بازی می کنم که احتمالا برای اولین بار در سینما مثل ادم بدهایی که ادوراد رابینسن بازی می کرد نبود.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر