دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۹۲

روایت نیکی کریمی از همکاری با کمال تبریزی

روایت نیکی کریمی از همکاری با کمال تبریزی در یادداشتی از او در خبر انلاین منتشر شده که نقل می کنم 

کمال تبریزی «آدم خوبی» است و این به تنهایی برای ارائه تصویری کلی از شخصیت او کافیست. 

شاید همین ویژگی او بود که موجب شد،‌ من برای اولین بار کار در تلویزیون را بپذیریم و یا اصلا همکاری «خیابان‌های آرام» شکل بگیرد.

ماجرای شکل‌گیری همکاری «خیابان‌های آرام» دور از همین شناختی نیست که بعدها در همکاری با این فیلمساز به دست آوردم. وقتی برای حضور در آن فیلم دعوت شدم، مدتی بود که در ایران حضور نداشتم و به تازگی از دیدار خانواده‌ام از انگلستان بازگشته بودم.

همزمان با روز بازگشتم آقای حبیب رضایی با من تماس گرفت و شرایطی که در مورد تولید «خیابان‌های آرام» به وجود آمده بود تعریف کرد،واقعا شرایط سختی بود. گروه در ارمنستان آماده بودند و اتفاقی رخ داده بود که برنامه‌ریزی‌ها تغییر یافته بودند. سال‌هاست در سینما کار می‌کنم و می‌دانم قرار گرفتن در چنین موقعیتی تا چه حد آزاردهنده است.





این وضعیت برایم احساس مسئولیتی به وجود آورده بود و در عین حال تجربه همکاری با کمال تبریزی را پیش از این کار نداشتم. حبیب رضایی تنها جمله‌ای که در مورد او به من گفت این بود که خوب است تبریزی را بشناسی و چه درست گفت. در فاصله کوتاهی از این گفت و گو به ارمنستان رفتم و کار را شروع کردیم. 


تصور وضعیت گروهی که منتظر ورود بازیگر است و در کشوری غریب باید کار را پیش ببرد، کاملا متفاوت از فضایی بود که با آن روبرو شدم. جو آرام پشت صحنه فیلم روایتگر خونسردی و آرامش کارگردان بود.

هرچند  به عنوان بازیگر پیش از «خیابان‌های آرام» هیچ‌گاه با کمال تبریزی کار نکرده بودم، اما فیلم‌هایش جزء کارهایی در سینمای ایران بودند که دنبال می‌کردم و می‌دیدم. فیلم‌هایش را می‌پسندیدم. چه در کارهای جدی و چه در کارهای طنزش یک دغدغه دیده می‌شد و این فیلم‌هایش را از برخی تولیدات بی‌هدف سینمایی دور می‌کرد و بیانگر اندیشه کارگردان بود. یکی از متفاوت‌ترین مواجهه‌های من با فیلم‌های کمال تبریزی در کارهای کمدیش رخ می‌داد

. هیچ‌گاه اهل تماشای کارهای تلویزیونی طنر نبوده‌ام و اصلا این نوع طنزها را نمی‌پسندم، از سوی دیگر فیلم‌های کمدی با همه ارزش‌هایی که می‌تواند داشته باشد، نوعی از فیلم نیست که چندان به آن علاقمند باشم، با این وجود فیلم‌های کمدی کمال تبریزی بیانگر دغدغه‌ای بود که محتوا را پیش از شوخی مقابل روی مخاطب خود قرار می‌داد.



دنیای فیلمسازی در خارج از کشور نسبت به کار در ایران متفاوت است و من با تبریزی خارج از ایران همکاری داشتم، او در جریان این تجربه نشان داد که اولا نسبت به کار خود کاملا مسلط است، انرژی مثبت فراوانی دارد و اصلا سراغ حاشیه نمی‌رود و با تمرکز بسیار بالا کارش را انجام می‌دهد، همه این‌ها یک سو و در سویی دیگر او «آدم خوبی» است،‌ این ویژگی نکته‌ای است که در هر فردی به راحتی دیده نمی‌شود، گویا او به دنیایی رسیده که آرامش هیچ‌گاه از او دور نمی‌شود و هیچ چیزی هم به راحتی نمی‌تواند راه ورود به دنیای او را بیابد.

در مواجهه با پیشنهاد بازی در مجموعه تلویزیونی «سرزمین کهن» وقتی شیوه کار کمال تبریزی را دیدم، دلیلی برای مخالفت نیافتم. آن‌ها چند سالی بود که کار روی سریال را شروع کرده بودند و در میانه راه ساخت «خیابان‌های آرام» پیش آمد و همکاری من با آنان در نیمه راه فیلمبرداری بودیم که آقای تبریزی موضوع سریال و نقش شاپرک را با من مطرح کردند.

وقتی این موضوع را به من گفتند که دوست دارند من نقش شاپرک را بازی کنم حتی یک لحظه هم به ذهنم نرسید «نه» بگویم. این در وضعیتی بود که در مدت بیش از بیست سال حضورم در عرصه بازیگری هیچ مجموعه‌ای نتوانسته بود نظر من را برای حاضر شدن در یک کار تلویزیونی جلب کند.


 آن چه در مورد این کارگردان اهمیت پیدا می‌کند، جنس کار او در تلویزیون است، با قطعیت می‌توانم بگویم به هیچ عنوان کار در تلویزیون را ساده‌تر از کار سینمایی نمی‌گیرد و با همان دقت و ظرافت پیش می‌رود.

معتقدم باید قدر آدم‌های مانند کمال تبریزی که برای سینما زحمت کشیده‌اند و همچنان زحمت می‌کشند بدانیم. او اهل مطالعه است و دانش به روز دارد، و قطعا سینمای ما نیازمند چنین فیلمسازانی است، با این وجود چه توجیهی برای اکران نشدن «خیابان‌های آرام» وجود دارد؟

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر