سه‌شنبه، اسفند ۲۰، ۱۳۸۷

پرونده ی یک اکسپو با حضور نیکی کریمی

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید...سهراب سپهری

حرف و حدیث ها از روزها قبل از شروع اولین اکسپو ی عکس ایران شروع می شود،حضور هنرمندان سینما در اکسپوی عکس با مخالفت و انتقادهایی همراه است .

عکس هایی از نیکی کریمی ،فریبرز  عرب نیا، عباس کیارستمی ، ناصر تقوایی ،محمود کلاری ،رضا کیانیان در برنامه ی اکسپوی عکس قرار می گیرد و این اغاز ماجراست!!

حالا که چند ماه از این موضوع می گذرد شاید بهتر می شود به قضیه نگاه کرد،این که مرزبندی در یک رشته ی هنری تا جایی پیش می رود که تاب تحمل حضور دیگر هنرمندان در عرصه های دیگر را ندارد،یکی از مخالفین عکس های بعضی از هنرمندان سینما را سیاه مشق هایی می داند که نباید در کنار اثار به اصطلاح حرفه ای قرار گیرند ولی نکته جالب این جاست که این جور برخورد در نهایت به سود هیچ هنرمندی و هیچ هنری تمام نخواهد شد.

در حالی که هنر مرزهای اکادمیک و صنفی را برداشته و متعلق به فکر ادمی است و نگاه انحصار گرا راه به جایی نمی برد،متاسفانه برخی از مخالفین تصور می کنند یک بازیگر فقط یک بازیگر است و یک عکاس فقط یک عکاس،در حالی که کسی که عکسی را خلق می کند نیازی نیست لزوما در صنف عکاسان عضویت داشته باشد یا فلان برگه و روال اداری را گذرانده باشد.

یک عکس حاصل نگاه حس و ذهن یک انسان نسبت به جهان اطرافش است و این ربطی به امور صنفی یا حتی کار حرفه ای ان ادم ندارد .

شاید یک بازیگر سینما در لحظه نگاهی را ثبت کند که حاصلش از صدها نمایشگاه حرفه ای هم با ارزشتر باشد،همان طور که گاهی یک نابازیگر (بازیگر غیر حرفه ای) به موفقیتی می رسد که شاید صدها بازیگر حرفه ای به ان موفقیت در ان موقعیت خاص ان فیلم دست پیدا نکنند.

هر چند نیکی کریمی بیش از ده سال است عکس می گیرد ولی حتی اگر یک روز هم از سابقه ی عکاسی او می گذشت نباید این جور مورد مخالفت بعضی منتقدان حضورش در اکسپو قرار می گرفت.


نیکی کریمی فقط با دوعکس از مجموع حدود هفتصد عکس شرکت داده شده در اکسپو حضور داشت ،ولی سوال این جاست که چرا به جایی رسیدیم که تحمل حضور دیگران در کنار هم این قدر پایین امده،متاسفانه این موضوع از دو منظر مورد انتقاد قرار گرفت اول مخالفت بعضی عکاسان حرفه ای که گفته شد و دوم نگاهی که سعی می کند ادم های جامعه را در قالب های مشخصی تعریف کند و جلوی خلاقیت ها را بگیرد،نگاهی که همیشه کلیشه را ترویج می کند و با هر جور نو اوری مخالف است،توی این نگاه یک بازیگر سینما بازیگر است یا یک کارگردان ،کارگردان است و  پرداختن به دیگر امور فرهنگی و اجتماعی و... نباید از جانب او صورت گیرد .


در برابر ترجمه های نیکی کریمی یا کارگردانی فیلم هم همین نگاه منفی و انحصار گر وجود دارد همین بحث و جدل ها به گونه ای دیگر با همین ریشه در انتخاب نیکی کریمی برای داوری جایزه ادبی والس هم بروز کرد.

اکسپوی عکس ایران با حدود چهارده هزار نفر بازدید کننده و صد میلیون تومان فروش تمام شد ولی حاصل حاشیه های ان تقویت مرزبندی هنر مندانی است که هنوز برای در کنار هم ماندن به تمرین بیشتری نیاز دارند.



اگر فرهنگ در کنار هم بودن نهادینه می شد،حاصل ان به نفع همه ی کسانی است که دغدغه ی نگاه فرهنگی دارند ولی متاسفانه امروز دایره های بسته وضعیت چندان جالبی به وجود نیاورده که نتیجه ی ان یک جور دنیای اکواریومی با ماهی های ریز و درشتی است که به دریا و اقیانوس فکر نمی کنند.



(پی نوشت 24اسفند):فیلم چند روز بعد به کارگردانی نیکی  کریمی در دانشگاه استانفورد سانفرانسیسکو به نمایش در امد.





هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر