نیکی کریمی تحلیلی از دکتر علیرضا شیری درمانگر و مدرس دانشكده روانشناسی، مقطع
كارشناسی ارشد بالینی را درباره ی فیلم سینمایی شیفت شب در صفحه های شخصی خودش به اشتراک گذاشته که ان را نقل می کنم
«فيلم جديد خانم نيكى كريمى را چند هفته پيش ديدم ، كار من تحليل شخصيت است و همين يک چيز را كمى بلدم ، شخصيت هايى كه در شيفت شب مرا به فكر فرو بردند:
١- بازى دوست داشتنى محمدرضا فروتن در نقش شوهرى كه راز دردناكى را به دوش می كشد و بر آستانه زخم درونش خيمه زده
٢-همسرى كه به جاى موثر بودن و معنادار بودن ، به روزمرگى رخوت آور و خاله زنک بازى جم تى وى وار افتاده كه درماندگى مردش را حتى براى خودش هم سانسور كند.
در لابلاى فيلم به زن مطلقه اى بر مي خوريم كه همسايه است و زيبا و همين ظاهرا كافيست كه بقيه همسايگان خود را مجاز ببينند كه سرپوش فاضلاب فكرشان را هرازگاهى بروى اين متهمِ زيبا، بگشايند. از قضا اين زن دخترى دارد كه با پسر واحد پايينى آپارتمان ، قصه هاى ته پاركينگى هم دارد ...متهم هميشگى نابسامانى فرزند در ذهن ايرانى كيست؟ مادر، مادرى كه ظاهرا ديگه از نظر مردم حق زندگى عاطفى پس از طلاق ندارد
٣- مادرزن : زنى مقتدر كه اينقدر عاقل هست كه تفاوت دخترانش را در فيلم به خوبى هضم كرده است و جالب اين است كه نبود شوهرش( احتمالا فوت شده) ابدا به چشم نمی آيد
٤-من شخصا تسخيرشدگى مرد داستان در هزارتوى خودش ، توجهم را جلب كرد، ورژنى از جان وين ها و ملک مطيعى هاى سينماى قديم با ظاهرى پرابهت و اخمى عميق به نامردى زندگى و تقلايى بى پايان براى نشكستن كه منجر به متلاشى شدن در ميانسالى و ورود با پس گردنى به وادى جستجوگرى می گردد.
در اين بين تبديل زن داستان از نقش خنگ ِ موطلايى به همسر ، هر چند با هزينه اى گزاف رخ داد ولى قطعا در سفر زندگى هر زنى رخ خواهد داد...
٥-فيلم به شكلى ظريف نمادهايى را به ما تلنگر می زند مثل موش هايی كه شكار می شوند و تو وسط فيلم می انديشى كه موش هاى بزرگى در جامعه ايرانى به غارت اميد مردمان مشغولند و ...
٦-خانم كريمى چنين سفرى را به حق در زندگى خودش نيز پياده كرده است و به جاى رسوب در نقش يک سوپراستار خوش بر و رو ، مسير زنانگى كم گذارى را در جامعه برگزيد كه حرف هاى متفاوتش را در قالب هنر به گوش زنان و مردان جامعه اش برساند و چه جالب كه روزگار در پاداش او را در سطح جهانى به مردم دنيا شناساند.
٧-فيلم بنا نداشته ما را الزاما با سوپراستارهايش سرگرم كند يا فقط به گيشه فكر كند وگرنه نيازى به اكران خصوصى براى گروهى از متفكرين و روانشناسان و جامعه شناسان پيش از اكران عمومى نداشت.
شيفت شب ، براى فكر بيننده بيش از چشمان او برنامه ريزى كرده است و اگر بنا بود شعارى را من پيشنهاد بدهم می گفتم هر مردى رازى دارد كه گشودن آن براى شما بي هزينه نيست...»
***
«فيلم جديد خانم نيكى كريمى را چند هفته پيش ديدم ، كار من تحليل شخصيت است و همين يک چيز را كمى بلدم ، شخصيت هايى كه در شيفت شب مرا به فكر فرو بردند:
١- بازى دوست داشتنى محمدرضا فروتن در نقش شوهرى كه راز دردناكى را به دوش می كشد و بر آستانه زخم درونش خيمه زده
٢-همسرى كه به جاى موثر بودن و معنادار بودن ، به روزمرگى رخوت آور و خاله زنک بازى جم تى وى وار افتاده كه درماندگى مردش را حتى براى خودش هم سانسور كند.
در لابلاى فيلم به زن مطلقه اى بر مي خوريم كه همسايه است و زيبا و همين ظاهرا كافيست كه بقيه همسايگان خود را مجاز ببينند كه سرپوش فاضلاب فكرشان را هرازگاهى بروى اين متهمِ زيبا، بگشايند. از قضا اين زن دخترى دارد كه با پسر واحد پايينى آپارتمان ، قصه هاى ته پاركينگى هم دارد ...متهم هميشگى نابسامانى فرزند در ذهن ايرانى كيست؟ مادر، مادرى كه ظاهرا ديگه از نظر مردم حق زندگى عاطفى پس از طلاق ندارد
٣- مادرزن : زنى مقتدر كه اينقدر عاقل هست كه تفاوت دخترانش را در فيلم به خوبى هضم كرده است و جالب اين است كه نبود شوهرش( احتمالا فوت شده) ابدا به چشم نمی آيد
٤-من شخصا تسخيرشدگى مرد داستان در هزارتوى خودش ، توجهم را جلب كرد، ورژنى از جان وين ها و ملک مطيعى هاى سينماى قديم با ظاهرى پرابهت و اخمى عميق به نامردى زندگى و تقلايى بى پايان براى نشكستن كه منجر به متلاشى شدن در ميانسالى و ورود با پس گردنى به وادى جستجوگرى می گردد.
در اين بين تبديل زن داستان از نقش خنگ ِ موطلايى به همسر ، هر چند با هزينه اى گزاف رخ داد ولى قطعا در سفر زندگى هر زنى رخ خواهد داد...
٥-فيلم به شكلى ظريف نمادهايى را به ما تلنگر می زند مثل موش هايی كه شكار می شوند و تو وسط فيلم می انديشى كه موش هاى بزرگى در جامعه ايرانى به غارت اميد مردمان مشغولند و ...
٦-خانم كريمى چنين سفرى را به حق در زندگى خودش نيز پياده كرده است و به جاى رسوب در نقش يک سوپراستار خوش بر و رو ، مسير زنانگى كم گذارى را در جامعه برگزيد كه حرف هاى متفاوتش را در قالب هنر به گوش زنان و مردان جامعه اش برساند و چه جالب كه روزگار در پاداش او را در سطح جهانى به مردم دنيا شناساند.
٧-فيلم بنا نداشته ما را الزاما با سوپراستارهايش سرگرم كند يا فقط به گيشه فكر كند وگرنه نيازى به اكران خصوصى براى گروهى از متفكرين و روانشناسان و جامعه شناسان پيش از اكران عمومى نداشت.
شيفت شب ، براى فكر بيننده بيش از چشمان او برنامه ريزى كرده است و اگر بنا بود شعارى را من پيشنهاد بدهم می گفتم هر مردى رازى دارد كه گشودن آن براى شما بي هزينه نيست...»
***
نیکی کریمی یادداشت کوتاهی از سهیل رضایی تحلیلگر مسایل اجتماعی که درباره ی شیفت شب نوشته شده بود را هم در روزهای گذشته به اشتراک گذاشت که ان را نقل می کنم :
«نگاه شفا بخش زنانه بر رنج های مردانه
خانم نیکی کریمی در روند فیلم سازی اجتماعی خود موضوعاتی را در لنز دوربین خود قرار می دهد که الزاما بنا ندارد از آن ابر تئوری خلق شود،او در روند فیلم سازیش نشان داده درک مناسبی ازمشکلات کوچک وتاثیرات بزرگ آن دارد.
وشیفت شب قدم دیگریست در سفری که وی آغاز کرده است و به نظر می آ ید برای نگاه او یک اتفاق جدید باشد .
مسائل مردان وگرفتاری های آن ها را با تحلیلی واقع بینانه به همراه درک زنانه نقد می کند.
امیدوارم بینندگان بعد از دیدن فیلم با من هم نظر باشند که سکوت وتاریکی هر زندگی روشنی را به سادگی فرسوده نابود می کند.»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر