علیرضا برازنده مدیر فیلمبرداری شیفت شب به تهیه کنندگی و کارگردانی نیکی کریمی در مصاحبه ای که با نشریه صنعت سینما داشته به مطالب جالبی درباره ی فیلمبرداری این فیلم اشاره کرده این گفتگو را که در شماره 161 ،اذرماه 94نشریه صنعت سینما منتشر شده را نقل می کنم:
امسال می خواهید رکورد شش فیلم پارسالتان را بزنید؟
نه ،امسال ان چنان کار نکردم ،«فقط پنجاه کیلو البالو »و «عادت نمی کنیم» است .
خانم نیکی کریمی با فیلم عروس خیلی مشهور شد یادتان هست ان موقع فیلم را کجا دیدید؟
پانزده ساله بودم .دو بار «عروس» را دیدم .هیچ وقت فکر نمی کردم زمانی ،فیلمبردار فیلم ایشان شوم
کدام نقش ایشان را در این سال ها دوست داشتید؟
نقش هایشان در« پری »و «سارا »هیچ وقت یادم نمی روند ،امسال هم بازی ایشان در« چهارشنبه نوزده اردیبهشت» را دوست داشتم .
شیفت شب اولین کار مستقلتان به عنوان مدیر فیلمبرداری با خانم کریمی است؟
قبلا دو کار دیگر با ایشان انجام داده بودم ،اما دران فیلم ها در مقام نورپرداز و دستیار فیلمبردار بودم .
تحلیلتان از کارهای ایشان چه بودند؟
«یک شب »و «شیفت شب» ویژگی های مشترک دارند ،یعنی استفاده از یک جور فضای ذهنی .اما شیفت شب تفاوت های اساسی هم با فیلم های قبلی خانم کریمی دارد .فیلم قصه گوست و با نقاط شروع و پایان مشخص .
شیفت شب اولین فیلم اجتماعی ایشان به شکل کنونی است .
شما با کارگردان های مختلفی کار گرده اید تفاوت خانم کریمی با ان کارگردان ها را در چه چیزهایی می دانید؟
ویژگی عمده خانم کریمی در حرفه ای بودن ایشان است .خانم کریمی از همه چیز صحنه با خبرند و تمام اتفاقاتی که در صحنه می افتد را کنترل می کنند .
وقتی با او کار می کنم احساس می کنم هر دو یک زبان مشترک داریم و کار همدیگر را به راحتی می فهمیم .
یک ویژگی دیگر ایشان این است که اگر فیلم نسازند ،بودن شک دارند کتاب می خوانند ،یا عکاسی می کنند یا ترجمه می کنند ،یا داوری یا بازی می کنند .خانم کریمی یک هنرمند کامل هستند که به صورت پی در پی در حال کارند و همیشه سرشان شلوغ است.
حساسیت های ایشان به عنوان کارگردان نسبت به فیلمبردارشان شامل چه چیزهایی است؟
به هر حال برای هر فیلمشان چیزهای خاصی از هر فیلمبردارش می خواهد و خواسته های متفاوتی برای این اثرداشتند.
خواسته های خانم کریمی برای شیفت شب از شما شامل چه چیزهایی می شذ؟
در مورد فیلم های مختلفی که کار کردند و اثاری که در این چند وقت دیده بودند صحبت می کردند .به صورت دقیق می دانستند که در سکانس مثلا 56 باید چطور عمل کنیم .چون حرفه ای بودند به زودی نتیجه می گرفتیم .فیلم را هم در یک زمان 34 یا 35 روزه به پایان رساندیم .
از دوربینتان راضی بودید؟
دوربین را متناسب با حرف هایی که خانم کریمی زده بودند ،انتخاب کردم .دوربین الکسا ،لاتتیود و داینامیک رنج مناسب با این فیلم را داشت و تصور کردم که تنها با این دوربین است که می توانیم به ان ویژگی های مورد نظر کارگردان برسیم .
به جز یکی دو صحنه ،باقی صحنه ها دوربین روی دست است.
از چه لنزهایی استفاده کردید؟
بیشتر از لنزهای تله استفاده کردیم ،چون می خواستیم تصاویر واقعیتر باشند ،از نرمال و واید کمتر استفاده شده است عمدتا نرمال به سمت تله بود.
نور پردازیتان بر چه اساسی بود؟
نورپردازی رئال کمی داشتیم ،اما به خاطر فضای لوکیشن برای این که جاهایی دیده شود و جاهایی هم دیده نشوند ،تلاش کردیم حس رئال را ایجاد کنیم .
از چه چراغ هایی استفاده کردید؟
چراغ های کول لایت به اضافه ارک های دی لایت از جمله چراغ هایمان بود.
یکی از وجوه تصویری شیفت شب ،مدت زمان طولانی اتفاقات در شب است .به نظرم این از جمله مسایلی بوده که شاید بیشتر با ان درگیر شده اید،تعریفتان از ابعاد تاریکی در فیلم چه بود؟
چیزی که برای خانم کریمی خیلی مهم بود، این بود که تاریکی را بیشتر از روشنایی ها دوست داشتند ،همیشه به من می گفتند در شب ها پر کنتراست باشیم .
می گفتند در فیلم های من تاریکی همان قدر اثر می گذارد که روشنایی اثرگذار است .می دانستم چه فضایی در کادر باید در تاریکی باشد و دیده نشود.
این شامل محیط های بیرون از اپارتمان هم می شد؟
یادم است در خیابان جاهایی را که نباید دیده می شد را هم خودمان با نورپردازی تاریک می کردیم انتخاب خودرویمان هم بر همین اساس ،رنگ سیاه بود.
سکانس های پارکینگ چطور نورپردازی شد؟محدودیت خاصی نداشتید؟
چرا ،به خاطر سقف کوتاهش خیلی به زحمت افتادیم .ان جا هم ستون ها و هم وضعیت دیوارها قابل تغییر نبود و تلاش کردم نورهای موجود در ان جا را تقویت کنم و با همان نورها ،بیشتر فیلمبرداری کنم چون به صورت پی در پی در حرکت بودیم ،سقف دیده می شد و امکان نورپردازی از بالا کمتر وجود داشت .پس منابع نوری موجود را تقویت کردیم تا به یک امبیانس خوب برسیم .
محوطه باز پاساژ را در چه زمانی گرفتید؟
پاساژ به لحاظ نوری یک زمانی از روز حدود ساعت ده صبح تا سه بعد از ظهر خیلی نور خوبی داشت و پیش و پس از ان خورشید مایل بود و وقتی نور می گرفت ،چراغ های مغازه خیلی خودشان را نشان می دادند .
ما در زمانی که افتاب کامل عمود بود می گرفتیم .نمی شد نورهای مغازه را خاموش کنیم و مغازه دارها اعتراض می کردند برای همین ساعت ده تا سه برایمان بهتر بود .پیش یا پس از ان به کلوین مورد نظرمان نمی رسیدیم .
فیلم از پر تحرکترین فیلم های سال گذشته شما بود ،درست می گویم؟
بله ،در این فیلم پلان های ثابت کمتر داریم و باز در پلان های ثابت هم یا به طرف پرسوناژ در حال حرکت هستیم یا از او دور می شویم .
سکانس دشوارتان کدام بود؟
سکانس های خانه لیلا سخت بود ،چون اپارتمانی در طبقه چهارم یا پنجم بود و امکان نور دادن از بیرون پنجره ها نبود و ساختمان های دور و بر هم رنگشان سفید و درروز رویشان نور بود و بالانس کردن این ها خیلی سخت بود در شب هم چراغ و نوری در بیرون نبود و هر دو زمان به اضافه محدودیت حرکت ما را به زحمت زیادی انداخت .
کار با انواع نسل های بازیگری را هم داشتید از گوهر خیر اندیش تا لیلا زارع و سحر قریشی .
همه ان ها عالی بودند .گوهر خیراندیش و لیلا زارع بسیارخوب دوربین را می شناسند .فکر می کنم دومین فیلم سحر قریشی در سال گذشته با من بود که در این فیلم هم بازی چشم گیری داشت.
سحر قریشی نسبت به لیلا زارع ریتم تندی دارد ،هم در حرف زدن هم در حرکت .چطور با این نوع بازی ها خودتان را هماهنگ می کنید؟
فرم حرکت و ایست خانم قریشی نسبت به خانم زارع متفاوتتر است اما به هر حال هر کدامشان سبک و سیاق هایی دارند که می شود با هر دو احساس راحتی کرد.
دوست دارید صحنه چه ویژگی هایی داشته باشد که برایتان ایده ال باشد؟
چیزی که در فیلمبرداری مهم است این است که وقتی وارد یک صحنه می شوید ،بتوانید ایده هایی که در ذهنتان است را پیاده کنید چون خیلی جاها ممکن است وارد صحنه ای شوید که حرکت برایتان امکان پذیر نباشد یا رنگ موجود در ان جا به ذهنیتان نزدیک نباشد یا نورهای طبیعی و کمک کننده نتوانند ان طور که می خواهید عمل کنند یا اصلا موجود نباشند حداقل ایده ال این است که امکان خراب کردن و مطابق میل درست کردن ان محیط وجود داشته باشد.
چشمگیرترین عنصری که در فیلمبرداری نظرتان را جلب می کند چه چیزی است ؟
این که فیلمبردارها بروند به سمت در خدمت موضوع فیلم بودن .این به نظرم بزرگترین امتیاز برای فیلمبرداری یک اثر به شمار می رود وقتی به فیلمبرداری یک اثر جایزه می دهند باید به این نکته توجه داشته باشند که فیلمبرداری چقدر در خدمت موضوع و مفاهیم متن است و چقدر توانسته است مفاهیم را منتقل کند.
مهمترین مفهوم در شیفت شب چه بود؟
تناقض بین افکار مرد وزن فیلم برایم از همه چشمگیرتر بود این اختلاف و کشمکش برایم جذاب بود کنتراست در نورپردازی فیلم برگرفته از همین نقطه نظر شکل گرفت .رابطه از هم گسیخته این ها به نظر از همه چیز با اهمیتتر بود.
سکانس اخر فیلم را چطور گرفتید؟انگار به شکل دروبین مخفی گرفته اید ،ترکیبی از نمای نقطه نظر و دوربین پنهان .
خانم کریمی می خواست مانند یک چشم سوم عمل شود انگار یک چشم سوم دارد ماجرا را از این جا به بعد روایت می کند هیچ جای فیلم ،این شکلی نیست .وقتی وایپ های درخت ها را می بینیم و نمای نقطه نظر راننده را ،انگار شخصی دارد سرک می کشد.
این نور غالب زرد برگرفته از چراغ های خیابان در شب است ؟
ما ان را حفظ کردیم و نوراتومبیل ها هم اضافه شده است ،شیفت شب فیلمی است که در ان تلاش شده تا همه عناصر فیلمبرداری به اندیشه های کارگردان نزدیک شوند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر