جمعه، دی ۰۹، ۱۳۹۰
چهارشنبه، دی ۰۷، ۱۳۹۰
به یاد دخترک کبریت فروش اثر اندرسن
چند روز بیشتر به شروع سال ۲۰۱۲ میلادی باقی نمانده،شب های نزدیک به سال نو میلادی همیشه مرا به یاد داستان دخترک کبریت فروش اثر کریستین اندرسن می اندازد .
دخترکی که توی سرمای زمستان شب عید سال نو تا صبح رویاهای زیبایش را توی شعله های اتش کبریت می بیند و مرگ تدریجی رویاهای معصومانه ی کودکی که در میان جامعه ای سرخوش از رسیدن سال نو در تنهایی خود غوطه می خورد .
راستی بابا نوئل که شب سال نو برای بچه ها هدیه می اورد ان شب سرد زمستانی چرا دخترک کبریت فروش را فراموش کرد؟!!
دخترکی که توی سرمای زمستان شب عید سال نو تا صبح رویاهای زیبایش را توی شعله های اتش کبریت می بیند و مرگ تدریجی رویاهای معصومانه ی کودکی که در میان جامعه ای سرخوش از رسیدن سال نو در تنهایی خود غوطه می خورد .
راستی بابا نوئل که شب سال نو برای بچه ها هدیه می اورد ان شب سرد زمستانی چرا دخترک کبریت فروش را فراموش کرد؟!!
برچسب ها
یک کتاب ،یک نگاه
پنجشنبه، دی ۰۱، ۱۳۹۰
زمستان است
دوشنبه، آذر ۲۸، ۱۳۹۰
بارسلونا قهرمان جام باشگاههای جهان
بارسلونا عنوان قهرمانی جام باشگاه های جهان را هم گرفت ،موفقیت این تیم بزرگ حاصل جمع عوامل زیادی هست که در یک نگرش تاکتیکی و تکنیکی فنی نمی گنجد ،بارسلونا نشان داد فوتبال مثل زندگی ،مثل سینما صحنه ی باشکوهیست .
شعری از لورکا شاعر بزرگ اسپانیا
ترانهای که نخواهم سرود من هرگز
خفتهست روی لبانم. ترانه ای که نخواهم سرود من هرگز.
خفتهست روی لبانم. ترانه ای که نخواهم سرود من هرگز.
بالای پیچک کرم شب تابی بود و ماه نیش می زد با نور خود بر اب.
چنین شد پس که من دیدم به رویا ترانه ای را که نخواهم سرود من هرگز
ترانهای پُر از لبها و راههای دوردست ترانه ی ساعات گمشده
در سایههای تار،
ترانهی ستارههای زنده بر روز جاودان.
در سایههای تار،
ترانهی ستارههای زنده بر روز جاودان.
پنجشنبه، آذر ۲۴، ۱۳۹۰
یادی از فیلم سارا با بازی نیکی کریمی(sara)
از اکران موفق و به یاد ماندنی سارا نزدیک به بیست سال می گذرد،داریوش مهرجویی با یک اقتباس هوشمندانه از داستان خانه عروسک اثر ایبسن به فیلم خوبی رسید،هنوز هم بعد گذشت دو دهه از ساخته شدن این فیلم ،سارا باز هم فیلم مهمی در سینمای ایران به حساب می اید.
بازی درخشان نیکی کریمی در نقش سارا شخصیت اصلی فیلم برای او دو جایزه ی ارزشمند بهترین بازیگر از جشنواره های سن سباستین اسپانیا و فستیوال سه قاره نانت فرانسه به ارمغان اورد،هر چند بازی های دیگر بازیگران این فیلم از زنده یاد خسرو شکیبایی تا امین تارخ و یاسمین ملک نصر هنوز هم توی ذهن ماندگار هستند.
بازی درخشان نیکی کریمی در نقش سارا شخصیت اصلی فیلم برای او دو جایزه ی ارزشمند بهترین بازیگر از جشنواره های سن سباستین اسپانیا و فستیوال سه قاره نانت فرانسه به ارمغان اورد،هر چند بازی های دیگر بازیگران این فیلم از زنده یاد خسرو شکیبایی تا امین تارخ و یاسمین ملک نصر هنوز هم توی ذهن ماندگار هستند.
به نظرم مهرجویی به اقتباس از اصل اثر وفادار مانده ولی به خوبی ان را به فیلمی ایرانی تبدیل کرده،پرداختن به موضوعات انسانی و چالش هایی که به نوعی دغدغه ی ادم های مختلف با زبان و فرهنگ های متفاوت هستند،زبان مشترک سینما و ادبیاتی است که از مرزها عبور می کند و مخاطب خودش را پیدا خواهد کرد.
سهشنبه، آذر ۱۵، ۱۳۹۰
فیلم سوت پایان در جشنواره فیلم دبی
جشنواره فیلم دبی،از شانزدهم تا بیست و سوم اذر ماه با حضور فیلم های مختلفی برگزار خواهد شد،فیلم سوت پایان اثر نیکی کریمی هم در این جشنواره حضور خواهد داشت و ان طور که در خبرها منعکس شده ،نیکی کریمی به همراه هستی مهدوی فر بازیگر فیلم سوت پایان در این جشنواره حضور خواهند داشت .
نیکی کریمی چند سال قبل به عنوان داور در جشنواره فیلم دبی حضور داشت همین طور یک بار هم در گذشته با فیلم سینمایی « یک شب »در فستیوال فیلم دبی شرکت کرده است.
یکشنبه، آذر ۱۳، ۱۳۹۰
به یاد ترومن(the truman show)
نمایش ترومن یکی از شاهکارهای سینمایی بود که شاید با وجود درونمایه ی فلسفی و انسانی با طرح قصه ای به ظاهر ساده یکی از پیچیده ترین موضوعات را در قالبی جذاب به تصویر کشیده،ترومن در دو راهی یک انتخاب بزرگ ایستاده،دنیایی هر چند ارام و بی دغدغه و سویی دیگر دنیایی که انتخاب خود او است .
نمایش ترومن در ستایش از زندگی و دوست داشتن گام بلندی بر داشته که تاثیر زیادی به جا می گذارد.
نمایش ترومن در ستایش از زندگی و دوست داشتن گام بلندی بر داشته که تاثیر زیادی به جا می گذارد.
ترومن قدم اول را بر می دارد تا از دنیای خط کشی شده و لاک امن خودش بیرون بیاید و این قدم اول چقدر سخت است،چقدر باید کلنجار رفت،این جا همان جایی است که انتخاب اصالت پیدا می کند،حالا دیگر موضوع بر سر بودن یا نبودن نیست به نظرم رفتن یا ماندن است،هر چند که در ماندن نوعی نبودن پنهان شده و در رفتن نوعی بودن .
ترومن قدم اول را برداشته و به سمت درب می رود،ان سوی دیوار چه غم ها و شادی ها،چه شیرینی ها و تلخی هایی در انتظار او خواهد بود .
شاید اصل زندگی انسان همین نقطه است جایی که دست به انتخاب می زند و این همین نقطه ی است که به خودش نزدیک و نزدیکتر می شود.
شاید اصل زندگی انسان همین نقطه است جایی که دست به انتخاب می زند و این همین نقطه ی است که به خودش نزدیک و نزدیکتر می شود.
حالا ترومن مثل یک پرنده ی ازاد می خواهد گام اخر را بر دارد،یاد مقدمه ی نیکی کریمی در ابتدای کتاب نزدیکی اثر حنیف قریشی افتادم که باز به موضوع انتخاب انسان مدرن در هر لحظه از زندگی اشاره می کند و ان شعر زیبای فروغ فرخزاد که در پایان همان مقدمه امده و چقدر تکان دهنده هست.
«تو چه هستی ،جز یک لحظه یک لحظه که چشمان مرا می گشاید
در برهوت اگاهی »
برچسب ها
یک فیلم ،یک نگاه
شنبه، آذر ۱۲، ۱۳۹۰
شعری از لنگستن هیوز
دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۰
به یاد گاوخونی
به یاد گاوخونی داستانی از جعفر مدرس صادقی و فیلم گاوخونی اقتباسی از همین قصه به کارگردانی بهروز افخمی.
برچسب ها
یک کتاب ،یک نگاه
یادی از فیلم دو زن با بازی نیکی کریمی اثر تهمینه میلانی(two women)
بیشتر از یک دهه از اکران فیلم دو زن می گذرد،فیلمی که بدون تردید از محبوبترین اثار تهمینه میلانی و یکی از بهترین و به یادماندنی ترین نقش افرینی های نیکی کریمی در نقش« فرشته »هست.
روایتی که با نگاهی انسانی به نظرم موضوع هویت انسان را فراتر از جنسیت زن یا مرد بودن شخصیت فیلم،به چالشی بزرگ می کشد ،هویتی که باید در طوفان حوادث استقلال واقعی خودش را حفظ کند.
روایتی که با نگاهی انسانی به نظرم موضوع هویت انسان را فراتر از جنسیت زن یا مرد بودن شخصیت فیلم،به چالشی بزرگ می کشد ،هویتی که باید در طوفان حوادث استقلال واقعی خودش را حفظ کند.
تصویری که تهمینه میلانی از شخصیت فرشته با بازی نیکی کریمی به نمایش در می اورد قابل باور و تاثیر گذار است،فیلمساز به دور از نگاهی جانبدارانه قصه ی خودش را به بهترین شکل تعریف می کند.
دو زن داستان مقایسه ی میان دو شخصیت بیرونی نیست،دو زن روایت وجود هویت به اسارت کشیده شده ی فرشته در دستان یک جور تفکر غلط است ،تفکر غلطی که قصد دارد از او هویتی به دلخواه خودش بسازد .
جمعه، آبان ۲۷، ۱۳۹۰
شب های روشن(White Nights)
برچسب ها
یک فیلم ،یک نگاه
یکشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۹۰
به یاد ناتوردشت اثر سالینجر
برچسب ها
یک کتاب ،یک نگاه
پنجشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۰
نیکی کریمی و یک تولد پاییزی
ساعتی از شروع نوزدهم ابان ماه گذشته،تولد نیکی کریمی باز از راه رسید،ارزوی سلامتی و موفقیت در همه ی امور زندگی شاید بهترین هدیه ای است که می توان تقدیم کرد.
همیشه نسبت به کیک های تولد حس عجیبی دارم،کیک های تولد نشانه ی خوبی هستند،نشانه زندگی،نشانه ی بودن،نشانه ی امیدواری،کیک های خوشمزه ی تولد از دیروزهای دور با ما همراه بودند تا امروز و تا فرداهای روشن.
همیشه نسبت به کیک های تولد حس عجیبی دارم،کیک های تولد نشانه ی خوبی هستند،نشانه زندگی،نشانه ی بودن،نشانه ی امیدواری،کیک های خوشمزه ی تولد از دیروزهای دور با ما همراه بودند تا امروز و تا فرداهای روشن.
خوشحالم که امسال در حالی به روز تولد نیکی کریمی رسیدیم که فیلم سوت پایان به عنوان سومین کارگردانی او با اکرانی موفق به خوبی دیده شد.
دیوار های پشت سر بعضی از عکس های نیکی کریمی هم برایم جالب هستند،دیوار ها هم شاید هر کدام برای خودشان قصه ای دارند .
امیدوارم شاهد موفقیت های بیشتر نیکی کریمی در عرصه های مختلف باشیم.
برچسب ها
نیکی کریمی و روایت لحظه ها
سهشنبه، آبان ۱۰، ۱۳۹۰
ادامه ی اکران موفق فیلم سوت پایان اثر نیکی کریمی
اکران موفق فیلم سوت پایان
اثر نیکی کریمی در سینماهای شهرهای مختلف ادامه دارد،نیکی کریمی در گفتگو با خبر
انلاین در مورد وضعیت اکران سوت پایان مطالبی عنوان کردند که نقل می کنم
«اکران فیلم در تهران و شهرستانها موفقیتآمیز بود. مجموع فروش بیش از سیصد میلیون در حالی برای این فیلم به دست آمده که ما در زمان اکران تهران دوازده سالن داشتیم و حتی بعضی سانسها از فیلم گرفته میشد.
او ادامه داد: «شاهد هستیم اغلب فیلمها بیست و پنج تا سی سالن سینما در اختیار دارند و تبلیغات گستردهای برای آنان میشود و بیلبوردهایشان در سراسر شهر وجود دارد. این فیلمها در این شرایط با توجه به تبلیغات گسترده و دیدگاه تجاری به فروش آنچنانی نرسیدهاند.»
این کارگردان اظهار داشت: «فیلم «سوت پایان» با این که نگاهی تجاری نداشت توانست به این میزان فروش دست پیدا کند و مجموع اینها موجب میشود اکران فیلم را موفقیتآمیز ارزیابی کنم.»
دوشنبه، آبان ۰۲، ۱۳۹۰
یک حبه قند
فیلم یه حبه قند به کارگردانی رضا میر کریمی را دیدم فیلمی که با شخصیت های زیاد و زمانی به نسبت طولانی می تواند زمینه ی حرف و حدیث های زیادی را به وجود اورد،ولی به دور از نگاهی بر مبنای قواعد سینمایی و نقد و تحلیل اثر که بتوان ضعف و قوت های یه حبه قند را از نظر گذراند ان چیزی که به نظرم به یاد ماندنی هست حس سادگی و معصومیتی بود که به خوبی به تصویر کشیده شده،سنت هایی که هنوز در کنار رنگ و لعاب دنیای مدرن ناخوداگاه همه را به یاد کودکی از دست رفته می اندازد،عشق و مرگ دو مولفه ی مهم سینما و ادبیات به خوبی انتخاب شده تا ایین ها و مراسم ها ی مربوطه در قالب قصه بیان شود.
یه حبه قند مرا به یاد شعرهایی از سهراب سپهری انداخت:
«باغ ما در طرف سایه دانایی بود
باغ ما جای گره خوردن احساس و گیاه
باغ ما نقطه برخورد نگاه و قفس و اینه بود
باغ ما شاید قوسی از دایره سبز سعادت بود میوه کال خدا را ان روز می جویدم در خواب
تا اناری ترکی بر میداشت دست فواره خواهش می شد
گاه تنهایی صورتش را به پس پنجره می چسبانید
شوق می امد دست در گردن حس می انداخت
***
***
«من در این خانه به گمنامی نمناک علف نزدیکم
من صدای نفس باغچه را می شنوم و صدای ظلمت را وقتی از برگی می ریزد...
و صدای صاف باز و بسته شدن پنجره تنهایی
برچسب ها
یک حبه قند,
یک فیلم ،یک نگاه
پنجشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۹۰
پایان یک دیکتاتور
برچسب ها
یک فیلم ،یک نگاه
چهارشنبه، مهر ۲۰، ۱۳۹۰
یک برد رویایی تیم ملی فوتبال ایران
امشب تیم ملی فوتبال ایران با یک برد شیرین و رویایی با شش گل تیم ملی بحرین را شکست داد ،این یک گام بلند برای رفتن به جام جهانی است ،کارلوس کی روش ،سر مربی تیم ملی ایران و بازیکنان نشان دادند برای رسیدن به رویای جام جهانی امادگی دارند هر چند این مسیر فراز و نشیب های زیادی خواهد داشت .
توقعات از تیم ملی با دیدار پر گل امشب بالا می رود ولی با حمایت از این تیم و سر مربی تیم ملی باید به بهتر شدن وضعیت ان کمک کرد .
این امکان که دیدار های بعدی تیم ملی با افت و خیز هایی همراه باشد نباید باعث دلسردی شود بهترین کار به نظرم در شرایط امروز حمایت از تیم ملی ایران و سرمربی ان کارلوس کی روش است.
در هر صورت برای صعود به جام جهانی باید با صبر و حوصله ی بیشتری گام برداشت و این رویایی که لحظه به لحظه به واقعیت نزدیک می شود را ارزشمند دانست.
برچسب ها
ف مثل فوتبال
پنجشنبه، مهر ۱۴، ۱۳۹۰
برای استیو جابز
خبر درگذشت استیو جابز دور از انتظار نبود که از مدتی قبل حرف و حدیث ها بر سر بیماری او در رسانه ها منتشر می شد،با این وجود خبر تکان دهنده ی مرگ انسان خود ساخته ای منتشر شده که همه به او به خاطر مسیر پر نشیب و فرازی که هموار کرده احترام می گذارند،جابز را به خاطر پیکسار بیشتر شناختم و انیمیشن های کم نظیری که بعد از تاسیس پیکسار ساخته شد ...
وقتی متن سخنرانی جابز در بیان خاطرات راه سختی که به موفقیت های امروزش ختم شد را می خواندم ،حس عجیبی پیدا کردم ،این که اسیتو جابز نشان داد می توان با وجود سختی ها،شکست ها و ناملایمات با صبوری ،اعتماد به نفس و خلاقیت خیلی از غیر ممکن ها را ممکن کرد،رویایی که همیشه با شخصیت های انیمیشن های پیکسار همراه است.
چهارشنبه، مهر ۱۳، ۱۳۹۰
نیکی کریمی داور جشنواره پرتقال طلایی ترکیه International Antalya Golden Orange Film Festival
نیکی کریمی به عنوان داور جشنواره پرتقال طلایی ترکیه انتخاب شد،این جشنواره که یکی از مهمترین فستیوال های فیلم در کشور ترکیه به حساب می اید در انتالیا برگزار خواهد شد،از شنبه شانزدهم مهر ماه(هشتم اکتبر) تا جمعه بیست و دوم مهر (چهاردهم اکتبر )زمان برگزاری چهل و هشتمین دوره جشنواره پرتقال طلایی در نظر گرفته شده،سینمای ترکیه در کنار سینمای بین الملل از بخش های مختلف ان خواهد بود.
تاریخ سینمای ترکیه نشان می دهد که این سینما مسیر پر فراز و نشیبی را طی کرده و موفقیت های جهانی زیادی هم نصیب ان شده،فیلمسازان مطرحی در دوره های مختلف در سینمای ترکیه فعالیت داشتند و هنوز هم یکی از کشورهایی هست که برای مقوله ی سینما ارزش زیادی قائل است،جشنواره های فیلم انکارا ،استانبول ،ازمیر ،پرتقال طلایی و... از جمله مهمترین جشنواره های این کشور هستند.
حضور نیکی کریمی به عنوان داور در جشنواره های فیلم به نظرم باعث افتخاربرای سینمای ایران است،نیکی کریمی در جشنواره های متفاوتی به عنوان داور حضور درخشانی داشته،از جمله می توان به جشنواره تسالونیکی یونان،جشنواره فیلم کن ،جشنواره فیلم دهلی ،جشنواره فیلم لوکارنو، برلین ،ریجاویک ایسلند،کارلووی واری ،جشنواره ازمیر ،دبی و... اشاره کرد .
نیکی کریمی در نشریه ی همشهری جوان شماره ۲۳۷ در پاسخ به سوالی که ازنحوه ی ورود او به عرصه ی داوری پرسیده شده این طور جواب می دهد که نقل می کنم:
«اولین بار به جشنواره تسالونیکی یونان دعوت شدم،ان هم به خاطر این که دبیر و رییس جشنواره بازیم رادر سارا و پری دیده بودند .سارا جایزه سن سباستین را گرفته بود و من را می شناختند بعد هم ۱۰-۱۵ تا داوری داشتم.
چیزی که برای من لذت بخش است دیدن بهترین فیلم های جدید است و همین طور ملاقات با داورها که از کشورهای مختلف و با نگاه های مختلف امده اند،برای همین این کار هیجان انگیز است ولی خب سخت هم هست.»
چهارشنبه، مهر ۰۶، ۱۳۹۰
فیلم عروس از نگاه سید مرتضی اوینی
فیلم عروس به کارگردانی بهروز افخمی و بازی نیکی کریمی در زمان خودش حرف و حدیث های زیادی را به راه انداخت،با وجود این که بیست سال از اکران این فیلم می گذرد ولی هنوز هم دیدن دوباره ی عروس و فکر کردن درباره ی این فیلم خالی از لطف نیست.
سید مرتضی اوینی همان زمان تحلیل جامعی درباره ی عروس نوشته که بخش هایی از ان را از سایت شهید سیدمرتضی اوینی نقل می کنم
سید مرتضی اوینی همان زمان تحلیل جامعی درباره ی عروس نوشته که بخش هایی از ان را از سایت شهید سیدمرتضی اوینی نقل می کنم
« دلم نمی خواهد درباره فیلم هایی كه بسیار دوست می دارم چیز بنویسم؟ چرا كه می دانم از عهده برنخواهم آمد و زحماتم به هدر خواهد رفت.
«عروس» فیلمی است استادانه و نمونه ای از سینمای مطلوب. این كه ما دریابیم اگر همه فلاش بك ها در نیمه اول فیلم جمع نمی شد بهتر بود، اشكالی كه خود افخمی هم در مصاحبه با تلویزیون به آن اشاره داشت و یا اگر امكان داشت كه در نیمه دوم فیلم هم همان ریتم اولیه حفظ شود ویا ای كاش بازی پسرعمو بهتر از آب درمی آمد... و انتقادهایی از این دست، تغییری در اصل مطلب نمی دهد، و اصل مطلب این است كه افخمی سینما را همان طور كه باید باشد دیده است نه بیشتر و نه كم تر...
استادی افخمی فقط در كارگردانی نیست،نحوه روبرویی او در فیلم « عروس » با تماشاگر سینما بیش تر از كارگردانی اش استادانه است. او تماشاگر سینما را خوب می شناسد و در عین حال از این شناخت سوء استفاده نمی كند.
تماشاگر در كاراكتر اول فیلم « عروس » كه جوانی است انحراف یافته از مسیر حق،پای در تجربه ارزشمند معصومیت بشر می گذارد و حقیقت وجود خود را درمی یابد.
تماشاگر نه می تواند خود را با حمید كاملاً برابر بداند و نه می تواند از او فاصله بگیرد و تا آخر راه با او می ماند و در تجربیات او شریك می شود. این، نه شیوه ای است ایجابی و نه تماماً سلبی و از لحاظ روایی، وقایع و حوادث، شخصیت ها و دیالوگ ها هیچ كدام به گونه ای نیستند كه تماشاگر بتواند در مقایسه آن ها با معتقدات خویش و یافتن نقاط تمایز و اختلاف از فیلم فاصله بگیرد...
تماشاگر نه می تواند خود را با حمید كاملاً برابر بداند و نه می تواند از او فاصله بگیرد و تا آخر راه با او می ماند و در تجربیات او شریك می شود. این، نه شیوه ای است ایجابی و نه تماماً سلبی و از لحاظ روایی، وقایع و حوادث، شخصیت ها و دیالوگ ها هیچ كدام به گونه ای نیستند كه تماشاگر بتواند در مقایسه آن ها با معتقدات خویش و یافتن نقاط تمایز و اختلاف از فیلم فاصله بگیرد...
فیلم از همان آغاز نه جانب اثبات حمید را دارد و نه جانب انكار او را؛ بی طرف است؛ اما از تشریح موقعیت او نیز غافل نیست.
بعد از عروسی، وقتی كه عروس و داماد عازم ویلای شخصیشان در چالوس هستند، رادیو مارش جنگ می نوازد. در جایی دیگر، دریكی از سكانس های فلاش بك، وقتی حمید به ملاقات پدر عروس می رود، در زمینه تصویر جوانانی را می بینیم در گیر و دار جنگ خیابانی... و فقط در همین موارد معدود است كه افخمی بدون آن كه موضع بگیرد، تعارض این دو موقعیت را عرضه كرده است و خوب هم از عهده برآمده.
حمید در راه چالوس با یك زن روستایی تصادف می كند و از صحنه می گریزد. آیا در میان تماشاگران كسی پیدا می شود كه عمل او را تأیید كند؟ خیر.
اگر فیلم بتواند تا اینجا این قدر موفق باشد، توفیق خواهد یافت كه تماشاگر را از حمید بیزار كند. اما تماشاگر نمی تواند از حمید بیزار شود،چرا كه خود را به جای او می یابد و در یك اضطراب روانی نسبتاً شدید، دلش می خواهد كه حمید پشیمان شود و همه چیز به خوبی پایان بگیرد.
تماشاگر دلش می خواهد كه زن روستایی نمیرد و جان سالم به در برد. او دلش می خواهد كه حمید پشیمان شود و راهی برای نزدیك شدن دیگرباره عروس و داماد به یكدیگر پیدا شود... و همه آن چه را كه تماشاگر می خواهد، در آخر كار می یابد، جز یك چیز را تطهیر گذشته ننگین حمید؛ و این تذكری است عظیم.
این انسان است كه ماهیت خود را می سازد و شخصیت خودش را شكل می دهد. اشتباهاتی هست كه قابل جبران نیست و اشتباهات دیگری كه می توان جبران كرد. مهم انتخاب هایی است كه در هر لحظه انجام می شود و تصمیم هایی كه گرفته می شود و روحی جاودانه كه از میان این لحظات سر بر می آورد.
بعد از عروسی، وقتی كه عروس و داماد عازم ویلای شخصیشان در چالوس هستند، رادیو مارش جنگ می نوازد. در جایی دیگر، دریكی از سكانس های فلاش بك، وقتی حمید به ملاقات پدر عروس می رود، در زمینه تصویر جوانانی را می بینیم در گیر و دار جنگ خیابانی... و فقط در همین موارد معدود است كه افخمی بدون آن كه موضع بگیرد، تعارض این دو موقعیت را عرضه كرده است و خوب هم از عهده برآمده.
حمید در راه چالوس با یك زن روستایی تصادف می كند و از صحنه می گریزد. آیا در میان تماشاگران كسی پیدا می شود كه عمل او را تأیید كند؟ خیر.
اگر فیلم بتواند تا اینجا این قدر موفق باشد، توفیق خواهد یافت كه تماشاگر را از حمید بیزار كند. اما تماشاگر نمی تواند از حمید بیزار شود،چرا كه خود را به جای او می یابد و در یك اضطراب روانی نسبتاً شدید، دلش می خواهد كه حمید پشیمان شود و همه چیز به خوبی پایان بگیرد.
تماشاگر دلش می خواهد كه زن روستایی نمیرد و جان سالم به در برد. او دلش می خواهد كه حمید پشیمان شود و راهی برای نزدیك شدن دیگرباره عروس و داماد به یكدیگر پیدا شود... و همه آن چه را كه تماشاگر می خواهد، در آخر كار می یابد، جز یك چیز را تطهیر گذشته ننگین حمید؛ و این تذكری است عظیم.
این انسان است كه ماهیت خود را می سازد و شخصیت خودش را شكل می دهد. اشتباهاتی هست كه قابل جبران نیست و اشتباهات دیگری كه می توان جبران كرد. مهم انتخاب هایی است كه در هر لحظه انجام می شود و تصمیم هایی كه گرفته می شود و روحی جاودانه كه از میان این لحظات سر بر می آورد.
پس باید آگاهی انسان نسبت به تقدیر خودش تا وسعت لحظات و ژرفنای انتخاب ها نیز گسترش یابد.
انتخاب « پور عرب » برای این نقش بسیار عالی و بازی او بی نقص است چه جایزه بگیرد و چه نگیرد تماشاگر همه چیز را باور می كند و هیچ لكه تاریكی نمی یابد تا به تعارض میان واقعیت با آن چه كه در فیلم می گذرد پی ببرد؛ راحت نشسته است و خودش را به فیلم سپرده.
فیلم برداری عالی است و انتخاب سینمااسكوپ در كسب این نتیجه نه تنها بی تأثیر نبوده، كاملاً مؤثر بوده است. مونتاژ هم در اظهار ذات فیلم كاملاً با كارگردان همراهی كرده است. مونتاژ خوب آن است كه نه خودش را بر فیلم تحمیل كند و نه از دیگر عناصر و اجزای فیلم عقب بماند و بتواند در نهایت، حقیقت فیلم را ظاهر كند...
فیلم برداری عالی است و انتخاب سینمااسكوپ در كسب این نتیجه نه تنها بی تأثیر نبوده، كاملاً مؤثر بوده است. مونتاژ هم در اظهار ذات فیلم كاملاً با كارگردان همراهی كرده است. مونتاژ خوب آن است كه نه خودش را بر فیلم تحمیل كند و نه از دیگر عناصر و اجزای فیلم عقب بماند و بتواند در نهایت، حقیقت فیلم را ظاهر كند...
سكانس آخر فیلم « عروس » را به خاطر بیاوريد هیچ سخنی رد و بدل نمی شود. حمید بعد از آن همه ماجرا كه از سر گذرانده، منتظر است كه چراغ راهنمای تونل سبز شود و عبور كند.
كودكی در صندلی عقب اتومبیل جلویی نشسته است و برای او ادا درمی آورد. حمید ناگهان در وجود آن كودك معصومیت بشر را بازمی یابد و همه آن چه را كه باید بفهمد،می فهمد؛ معصومیتی را كه دیگر باز نخواهد گشت.جریان طبیعی زندگی انسانی و لطایف آن را... و همه آن چه این لطف و معصومیت را در هم می ریزد... و به گریه می افتد. تماشاگر نیز با او به گریه می افتد و خود را انسانی در كنار انسان های دیگر می یابد، نه خوب تر از آن ها و نه حتی بدتر از دیگران. آن گاه برای مهرورزی خود به فرزندان و همسرش و حیات بشری معنایی عمیق و غیرقابل بیان می یابد. می بیند كه انسان ها بیش تر با قلبشان زندگی می كنند تا عقلشان... و این زیباست.
می بیند كه همه آن چه كه به طور معمول زندگی او را انباشته، اسراری است كه حقیقت در آن معنا می شود و خودش را نیز در این تجلی سهیم می یابد، و می بیند كه مهر او به دیگران چیزی فراتر از وجود مشخص اوست.
كودكی در صندلی عقب اتومبیل جلویی نشسته است و برای او ادا درمی آورد. حمید ناگهان در وجود آن كودك معصومیت بشر را بازمی یابد و همه آن چه را كه باید بفهمد،می فهمد؛ معصومیتی را كه دیگر باز نخواهد گشت.جریان طبیعی زندگی انسانی و لطایف آن را... و همه آن چه این لطف و معصومیت را در هم می ریزد... و به گریه می افتد. تماشاگر نیز با او به گریه می افتد و خود را انسانی در كنار انسان های دیگر می یابد، نه خوب تر از آن ها و نه حتی بدتر از دیگران. آن گاه برای مهرورزی خود به فرزندان و همسرش و حیات بشری معنایی عمیق و غیرقابل بیان می یابد. می بیند كه انسان ها بیش تر با قلبشان زندگی می كنند تا عقلشان... و این زیباست.
می بیند كه همه آن چه كه به طور معمول زندگی او را انباشته، اسراری است كه حقیقت در آن معنا می شود و خودش را نیز در این تجلی سهیم می یابد، و می بیند كه مهر او به دیگران چیزی فراتر از وجود مشخص اوست.
فیلم « عروس » توانسته است كه از تصنع فاصله بگیرد و به واقعیت تبدیل شود. در فیلمنامه هیچ چیز نیست كه تو را مشكوك كند به آن كه همه این ماجرا دامی است كه كارگردان برای تو گسترده است تا به فلان پیام برسی ـاحساسی كه من در غالب فیلم ها دارم و به همین دلیل بسیار كم اتفاق می افتد كه برای دل خودم به سینما بروم؛ بیش تر به حكم وظیفه به سینما می روم و كمتر فیلمی هست كه بتواند مرا از احساس تصنع بیرون بیاورد.
همیشه در سینما خود را در پشت صحنه و خارج از فیلم می یابم كه به آن نظر دوخته ام و احساس اسارت پیدا می كنم. اما این بار اصلاُ یادم رفت كه برای چه آمده ام. خود را مخاطب فیلم یافتم؛ یك تماشاگر غیر حرفه ای.
موسیقی فیلم هم به این معنا مدد می رساند. موسیقی فیلم آن قدر خوب روی فیلم نشسته بود كه تا آخر به یاد نیاوردم كه فیلم موسیقی دارد.
دیالوگ ها زائد نبود و از لحاظ ادبی هم چیزی كم نداشت،در عین آن كه حرف اصلی فیلم را نیز دیالوگ ها نمی زدند؛ و این بهترین صفت فیلم است.
همیشه در سینما خود را در پشت صحنه و خارج از فیلم می یابم كه به آن نظر دوخته ام و احساس اسارت پیدا می كنم. اما این بار اصلاُ یادم رفت كه برای چه آمده ام. خود را مخاطب فیلم یافتم؛ یك تماشاگر غیر حرفه ای.
موسیقی فیلم هم به این معنا مدد می رساند. موسیقی فیلم آن قدر خوب روی فیلم نشسته بود كه تا آخر به یاد نیاوردم كه فیلم موسیقی دارد.
دیالوگ ها زائد نبود و از لحاظ ادبی هم چیزی كم نداشت،در عین آن كه حرف اصلی فیلم را نیز دیالوگ ها نمی زدند؛ و این بهترین صفت فیلم است.
دشوارترین كاری كه در فیلمسازی انجام می شود تركیب مجموعه ای از عناصر مجزا و منفك از یكدیگر است به نحوی كه نتیجه تركیب، موجودی واحد باشد. این كار دشواری است و به این سادگی ها امكان پذیر نیست. نتیجه این تركیب، واقعیتی است كه خود را شبیه به واقعیت زندگی بشر می نماید، اما چنین نیست، فیلم باید از واقعیت بشری درگذرد و راه به سوی واقعیتی دیگر بیابد؛ یك واقعیت مثالی كه تماشاگر را در خودش و محیط اطرافش دیگر نكشد، بلكه به او نگاهی كلی تر ببخشد و جامع تر، تا خود را در مجموعه حیات بشری و همراه با آن بیابد.
. پایان فیلم «عروس » چنین پایانی است. اگر همه این حرف ها را در ظرف دیالوگ هایی بگذاریم كه از دهان پرسوناژهای فیلم ادا می شود، بی فایده است. سینما به این درد می خورد كه تماشاگر، آن واقعیت مثالی را قدم به قدم و سكانس به سكانس تجربه كند...
. پایان فیلم «عروس » چنین پایانی است. اگر همه این حرف ها را در ظرف دیالوگ هایی بگذاریم كه از دهان پرسوناژهای فیلم ادا می شود، بی فایده است. سینما به این درد می خورد كه تماشاگر، آن واقعیت مثالی را قدم به قدم و سكانس به سكانس تجربه كند...
سهشنبه، مهر ۰۵، ۱۳۹۰
مرغ خوشخوان
پاییز امسال با نوای دلنشین البوم جدید استاد شجریان شروع شد،البوم زیبای« مرغ خوشخوان» که با گروه شهناز و شعر هایی از حافظ ،مولانا،باباطاهر همراه است و مثل همیشه یکی از ماندگارهای شجریان به حساب خواهد امد
البوم مرغ خوشخوان شامل تصنیف پیام نسیم از حافظ ،اواز شور با شعر دیگری از حافظ ،مثنوی ابوعطا با شعری از مولانا،اواز دشتستانی با شعری از باباطاهر ،اواز حجاز با شعری از حافظ و تصنیف مرغ خوشخوان باز هم با شعر حافظ.
نیکی کریمی هم از دوستداران موسیقی اصیل ایرانی و اواز استاد شجریان است ،نیکی کریمی در مصاحبه ی کوتاهی در فیلم کنسرت همنوا با بم که به خاطر زلزله زدگان شهر بم برگزار شد به ارزش اثار شجریان اشاره کرد .
موسیقی البوم مرغ خوشخوان با سازهایی مثل سه تار،کمانچه،تار،سنتور،نی و...همراهی می شود.
شنبه، مهر ۰۲، ۱۳۹۰
شاید سوت پایان
باز هم پاییز از راه رسید،برگ های زرد پاییزی و فصلی که حال و هوای خاص خودش را دارد،مدرسه ها هم که دوباره با شروع مهر ماه شروع می شوند یاد روزهای مدرسه به خیر،چقدر برای نوشتن مشق شب فکر و خیال داشتیم و شاید یکی از بزرگترین دغدغه های کودکی بود،معلم ها ی مدرسه،تخته سیاه و گچ سفید،صدای زنگ تفریح،نیمکت های پر از یادگاری و دوست های همکلاسی.
خبر سقوط یکی از ماهواره های تحقیقاتی ناسا که تا ساعاتی دیگر به نقطه ی نامعلومی روی زمین می افتد مرا به فکر فرو برد،برایم جالب بود که ناسا احتمال برخورد قطعات را به یک انسان یک به سه هزار و دویست در نظر گرفته،در واقع شاید تا چند ساعت دیگر سوت پایان زندگی یک انسان در گوشه ای از این کره خاکی به صدا در اید،ولی به نظرم این سوی کره زمین که الان شب هست همه راحت گرفتند خوابیدند،ان سوی کره خاکی هم کسی این قضیه را جدی نخواهد گرفت .
شاید در دنیایی که هر دقیقه چند کودک افریقایی در سومالی از گرسنگی می میرند،جان هزاران نفر در نقاط مختلف بر اثر سیل و زلزله به خطر می افتد،خشونت های انسانی روزانه،جان صدها نفر را به سادگی در گوشه و کنار این کره خاکی به بهانه های مختلف می گیرد،خبر سقوط یک جسم شش تنی از اسمان چندان مهم به نظر نرسد.
تا فردا صبح معلوم می شود محل سقوط و خسارت احتمالی چقدر خواهد بود،امیدوارم بدون اسیب رسیدن به هیچ کسی این ماهواره ی تحقیقاتی ناسا در حال سقوط به قعر اقیانوس برود تا توی این دنیای پر از خشم و فریاد و هیاهو حداقل شاهد یک اتفاق تلخ دیگر نباشیم.
پی نوشت:سفر کتایون ریاحی بازیگر سینمای ایران به سومالی برای کمک و حمایت از قحطی زدگان
شنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۹۰
جمعه، شهریور ۲۵، ۱۳۹۰
مصاحبه ی نیکی کریمی با نشریه سلامت درباره «سوت پایان»
نیکی کریمی بعد از اکران فیلم سوت پایان مصاحبه های مختلفی با رسانه های متفاوتی انجام داد یکی از این مصاحبه ها با نشریه سلامت بوده که مطالب جالبی درباره ی فیلم سوت پایان و فعالیت های دیگر نیکی کریمی در دیگر عرصه ها هست .
خانم كريمي نگاه اجتماعي فيلمهاي شما به آثار مستند نزديک است. اين يعني ميخواهيد واقعيت را مستقيم و بيواسطه به مخاطب نشان بدهيد؟
من در فيلمهاي اول و دوممگرايش مستند نداشتم و نميشود گفت فيلم مستند ساختم.
در آن دو فيلم شيوه فيلمبرداري و تدويني که به کار رفته بود، نزديک به ساختار فيلم مستند نبود، اما در «سوت پايان» با وجودي که از بازيگران حرفهاي استفاده کردم، قصه و روايت اقتضا ميکرد بهگونهاي پيش برويم که فيلم واقعگرايي بيشتري داشته باشد.
در آن دو فيلم شيوه فيلمبرداري و تدويني که به کار رفته بود، نزديک به ساختار فيلم مستند نبود، اما در «سوت پايان» با وجودي که از بازيگران حرفهاي استفاده کردم، قصه و روايت اقتضا ميکرد بهگونهاي پيش برويم که فيلم واقعگرايي بيشتري داشته باشد.
شما ترجيح ميدهيد واقعيتها را بهصورت سرراست و مستقيم نشانه برويد؟
براي فيلم «سوت پايان» که سوژهاي اجتماعي دارد، سراغ بازگويي واقعيت رفتم. در مورد همه داستانهايم همينگونه است ولي در «سوت پايان» به دليل اين که از شيوه دوربين روي دست استفاده کردهام، بهنظر ميآيد مستندگونه است ولي درنهايت ميبينيم که مستند نيست و قصه و بازيگر دارد.
چقدر به شخصيتهايتان و آن طبقه اجتماعي که در فيلم مطرح کردهايد، نزديک شديد؟ آيا سعي کرديد به ميان آنها برويد يا در موردشان تحقيق کنيد؟
مابهازاي اين آدمها را هم در جامعه و هم در سينما زياد ديده بودم. به هر حال بیست سال است که با کارگردانها و فيلمهاي مختلف در سينما حضور دارم و اين تيپها را زياد ديدهام؛ بنابراين نيازي نبود که دربارهشان تحقيق کنم.
در مورد زنان زنداني چطور؟ آن زن مجرمي که منتظر قصاص است؟
آن ها را به روشهاي مختلف ديده بودم. هم خودم فيلمهايي در اين باره ديدهام يا بازي کردهام و هم مدتي در يکي از مراکز سازمان بهزيستي به زناني از اين دست آموزشهايي دادهام.
به زنان بزهکار؟ چه آموزشي؟
آموزش بازيگري. از طريق کسي معرفي شدم و مدتي به زنان و دختران آن مرکز آموزش بازيگري ميدادم. طي همان مدت با شخصيتهايي از اين جنس آشنا شدم، اين آدمها را زياد ديدهام.
شما قصد داريد بهعنوان يک سينماگر به جامعه و حل مشکلهاي اجتماعي كمك كنيد؟ آيا سينما ميتواند کمکي به حل معضلهاي رواني و اجتماعي جامعه بکند؟
من هيچوقت نميگويم که با فيلمهايم ميخواهم کمک کنم. قصهاي را به شکلي که ميبينيد نوشتهام و کار کردهام و اميدوارم هر کسي با ديد خاص خود با فيلم ارتباط برقرار کند. مهم اين است که هر کس برداشت خودش را از فيلم داشته باشد و هر طور که ميتواند مسائل و مشکلهاي اجتماعي درون فيلم را در ذهن خود حلاجي و در مورد آن قضاوت كند.
جمعه، شهریور ۱۸، ۱۳۹۰
چهارشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۰
نیکی کریمی و فاطمه معتمد اریا
همه چیز از مدرسه ی موشها شروع شد،سریال عروسکی خاطره انگیزی که هنوز هم محبوب است فاطمه معتمد اریا فعالیت هنری خودش را با صداپیشگی این کار شروع کرد و ارام ارام مسیربازیگری در فیلم های موفق سینمایی و سریال های دیدنی را طی کرد .
گرفتن جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره مونترال توسط فاطمه معتمد اریا خبر مهمی برای سینمای ایران است،معتمد اریا این جایزه را برای بازی در فیلم اینجا بدون من به کارگردانی بهرام توکلی گرفت.
گرفتن جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره مونترال توسط فاطمه معتمد اریا خبر مهمی برای سینمای ایران است،معتمد اریا این جایزه را برای بازی در فیلم اینجا بدون من به کارگردانی بهرام توکلی گرفت.
نیکی کریمی در واکنش به گرفتن این جایزه در گفتگو با خبرانلاین گفت: «به نظر من فاطمه معتمدآریا تاثیرگذارترین بازیگر پس از انقلاب است. جایزهای که جشنواره مونترال به این بازیگر اهدا کرد حق او بود و من از این اتفاق بسیار خوشحال شدم.»
او ادامه داد: «معتقدم این حق خانم معتمدآریا بود که بعد از این همه سال حضور موثر در سینما تقدیر خوبی از او صورت بگیرد. بازیهای خانم معتمدآریا را به واسطه کارهایشان تعقیب کردهام و بر این اساس اگر بخواهم عنوان بازیگر حرفهای را به کسی اطلاق کنم این را در مورد ایشان استفاده خواهم کرد.»
کریمی اظهار داشت: «خانم معتمدآریا سالها بیوقفه در سینما کار کردهاند و او تجربه بازیگری در ژانرهای مختلف، کمدی، تجاری و هنری دارد و در همه این حوزهها کارش را به بهترین شکل انجام داده است. ارائه بازیهای موفق در ژانرهای مختلف واقعا قابل تقدیر است.»
کارگردان فیلم سینمایی «سوت پایان» گفت: «او خودش را هیچگاه محدود نکرده و مهمتر از همه این که نتیجه هیچ یک از آثارش متوسط نبوده است و سعی کرده به بهترین شکل عمل کند. بعد از این جایزه برای ایشان آرزوی موفقیت بسیار میکنم»
متاسفانه نیکی کریمی و فاطمه معتمد اریا تا امروز تجربه مشترک بازیگری در کنار هم را پیدا نکردند در بوی پیراهن یوسف به کارگردانی حاتمی کیا و بازی نیکی کریمی، بازیگردانی فیلم را فاطمه معتمد اریا به عهده داشته و البته در فیلم شیرین اثر عباس کیارستمی ،نیکی کریمی و معتمد اریا هر دو حضور داشتند .
برچسب ها
نیکی کریمی و نگاهی دیگر
شنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۹۰
از مسافران تا اینجا بدون من و هامون
دیدن فیلم اینجا بدون من به کارگردانی بهرام توکلی من را به یاد فیلم مسافران بهرام بیضایی انداخت،مسافران از فیلم های محبوبی است که به نظرم شاهکار این فیلمساز به حساب می اید،هر چند هنوز هم اخرین فیلم بیضایی وقتی همه خوابیم را دوست ندارم، ولی همیشه منتظر اثر بعدی او هستم و امیدوارم باز شاهد فیلم های جدید بیضایی در سینمای ایران باشیم.
پایان فیلم اینجا بدون من مرا یاد سکانس اخر فیلم مسافران انداخت،جایی که همه شاهد دیدن یک باور و رویای تکان دهنده هستند
همیشه وقتی مسافران را می بینم،سکانس پایانی فیلم را با حس و حال غریبی نگاه می کنم،یکی از ماندگارترین سکانس های پایانی سینمای ایران که ما را با خودش می برد.
در فیلم اینجا بدون من،شاهد روایت داستانی واقعی هستیم که در پایان فیلمساز ترجیح می دهد ان را با رویا و به نوعی در ستایش سینما پیوند بزند و ما شاهد یک پایان خوش هستیم که از خیال سرچشمه می گیرد،فیلم در همان رویا و خیال شیرین تماشاگر را رها می کند،هر چند تلخی های واقعیت سر جای خودش باقیست .
برچسب ها
یک فیلم ،یک نگاه
جمعه، شهریور ۰۴، ۱۳۹۰
پنجشنبه، شهریور ۰۳، ۱۳۹۰
نگاهی به فیلم سینمایی« سوت پایان »
سوت پایان سومین فیلم بلند سینمایی نیکی کریمی طلسم عدم اکران فیلم های قبلی او را شکست،قصه گویی که در فیلم سینمایی «چند روز بعد» اثر نیکی کریمی شاید به نوعی کمرنگتر بود در سوت پایان پر رنگتر شده به نظرم هر فیلمی را باید در شرایط خاص خودش دید و مهم ادراکی است که در پایان از کلیت یک اثر حس می کنیم.
انالیز یک فیلم به چند قسمت یا تطبیق یک اثر با ژانرها و گونه های سینمایی هر چند تا حدودی به تحلیل یک فیلم کمک می کند ولی به نظرم همیشه باید مراقب بود ان قدر توی این جور کلیشه های نقد و تحلیل فرو نرفت که از جنبه های مهمتری غافل ماند.
انالیز یک فیلم به چند قسمت یا تطبیق یک اثر با ژانرها و گونه های سینمایی هر چند تا حدودی به تحلیل یک فیلم کمک می کند ولی به نظرم همیشه باید مراقب بود ان قدر توی این جور کلیشه های نقد و تحلیل فرو نرفت که از جنبه های مهمتری غافل ماند.
سوت پایان ،قصه ای داشت که به خوبی روایت کرده بود و به نظرم این مهمترین موفقیت فیلمساز به حساب می امد،این که از سکانس اول با یک خط داستانی مشخص همه را مجذوب ماجرا و شخصیت ها می کند و تا پایان تلخ و تکان دهنده ی فیلم این همراهی ادامه دارد .
این که یک فیلمساز به نوعی درگیر ماجرای فیلم می شود به جذابیت های اثر کمک زیادی کرده شاید قبل از سوت پایان هم چه در سینمای ایران چه در سینمای دنیا فیلم هایی با این نوع موضوعات ساخته شده باشند ولی به نظرم هر فیلمی به نوعی روایت خاص زوایه ی دید دیگری به یک موضوع واحد است .
فیلم به نوعی هم به شخصیت سحر فیلمسازی که به مسئولیت های خودش در قبال جامعه ی اطرافش فکر می کند پرداخته هم به موضوع بخشش و قضاوت که به نظرم هر دو مقوله اجتماعی هستند و نقطه مشترک هر دو با دیدن درست فیلم به خوبی قابل درک است.
فیلم به نوعی هم به شخصیت سحر فیلمسازی که به مسئولیت های خودش در قبال جامعه ی اطرافش فکر می کند پرداخته هم به موضوع بخشش و قضاوت که به نظرم هر دو مقوله اجتماعی هستند و نقطه مشترک هر دو با دیدن درست فیلم به خوبی قابل درک است.
چهارشنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۹۰
ادامه ی اکران موفق سوت پایان اثر نیکی کریمی ...
«یک شب» و «چند روز بعد» فیلم های قبلی نیکی کریمی توسط حسین جعفریان فیلمبرداری شده بودند .
نیکی کریمی در فیلم سوت پایان مدیریت فیلمبرداری را به عهده ی تورج اصلانی گذاشت و بدون تردید اصلانی با قابلیت های خوبی که دارد،فیلمبرداری سوت پایان را با موفقیت انجام داده است .
نیکی کریمی در فیلم سوت پایان مدیریت فیلمبرداری را به عهده ی تورج اصلانی گذاشت و بدون تردید اصلانی با قابلیت های خوبی که دارد،فیلمبرداری سوت پایان را با موفقیت انجام داده است .
تورج اصلانی در کارنامه ی مدیریت فیلمبرداری خودش اثار زیادی دارد که از ان جمله می توان از سن پطرزبورگ،چندکیلو خرما برای مراسم تدفین،خواب سفید،توکیو بدون توقف و...نام برد .
اشتراک در:
پستها (Atom)