انیمیشن بدون کلام پت و مت خاطره ای فراموش نشدنی هست،دوشخصیت بامزه ای که همیشه تلاش می کنند تا کاری انجام دهند ولی پایان قصه باز بر می گردند سر جای اولی که بودند،به نظرم یکی از ماندگارهای تاریخ انیمیشن های سریالی هست .
از چه سالی؟
از سال ۱۹۸۵ خوشحالم که میبینم این مجموعه در ایران به نام «پتومت» معروف است. چون در کشورهای مختلف اسامی مختلفی رویشان گذاشته شده است.
ایده این دو عروسک که مدام خرابکاری میکنند از کجا به ذهن شما آمده است؟
پدر من داستانهای مصور برای روزنامهها طراحی میکرد و ایده خلق این دو کاراکتر از این داستانها به ذهنش خطور کرد. زمانی که پدرم تصمیم گرفت کار فیلم انجام دهد تجربه قصههای مصورش خیلی به او کمک کرد و به این نتیجه رسید که قطعا در این کار موفق خواهد شد. چون بازخوردهایی که از خوانندگان روزنامهها دریافت میکرد او را به این اطمینان رسانده بود که این پروژه با موفقیت همراه خواهد بود. پدرم خودش مانند این دو کاراکتر بود و همیشه خوشبینیهای خاصی به همه موارد داشت. گاهی دستوپاچلفتی هم میشد اما همیشه در آخر، کار را به سرانجام میرساند و همیشه معتقد بود که میتواند ایده خودش را محقق و متصور کند.
مخاطب اولین قسمت این مجموعه که ساخته شد بزرگسالان بودند نه بچهها، چون همانطور که گفتم ایده این کار از داستانهای مصور در روزنامههای کثیرالانتشار بود که قرار شد این داستانها در تلویزیون ادامه داشته باشد و به مرور سیر تحولی را شاهد بودیم و به مجموعهای تبدیل شد تا برای کودکان هم جالب باشد. در حال حاضر شاهدیم خیلی از بزرگترها در کنار کودکان این مجموعه را تماشا میکنند، ممکن است بهصورت مجزا تماشا نکنند اما هر دو گروه میتوانند برآوردهای خودشان را از این مجموعه داشته باشند.
فرزند خالق انیمیشن پت و مت مارک بنش به همراه تهیه کننده ی اثارش توماس ایزلت در سفری که در زمان برگزاری جشنواره کودک به اصفهان داشتند ،مصاحبه ای با روزنامه شرق انجام داده بودند جشنواره این دوره کودک اصفهان در مهرماه برگزار شد که نیکی کریمی هم به عنوان یکی از داوران در این جشنواره حضور داشت .
متن گفتگوی روزنامه شرق که در بیستم اذر ماه ۹۲ شماره ۱۹۰۳ منتشر شده را نقل می کنم:
ظاهرا نام این انیمیشن از اول پتومت نبود و به مرور این نام را انتخاب کردید؟
نام اولشان «گوته آتسه» به معنی دوتا کارگر بود، بعد به «و انجام شد کار» تغییر پیدا کرد به نشانه اینکه در آخر هر اپیزود این دو به نشانه انجام کار دستهایشان را به هم میزنند. بعد که توزیعکننده جدید آمد، تصمیم گرفت هم کار را بینالمللیتر کند و هم نامشان گویاتر باشد که در نهایت شد «پتومت».
از چه سالی؟
از سال ۱۹۸۵ خوشحالم که میبینم این مجموعه در ایران به نام «پتومت» معروف است. چون در کشورهای مختلف اسامی مختلفی رویشان گذاشته شده است.
ایده این دو عروسک که مدام خرابکاری میکنند از کجا به ذهن شما آمده است؟
پدر من داستانهای مصور برای روزنامهها طراحی میکرد و ایده خلق این دو کاراکتر از این داستانها به ذهنش خطور کرد. زمانی که پدرم تصمیم گرفت کار فیلم انجام دهد تجربه قصههای مصورش خیلی به او کمک کرد و به این نتیجه رسید که قطعا در این کار موفق خواهد شد. چون بازخوردهایی که از خوانندگان روزنامهها دریافت میکرد او را به این اطمینان رسانده بود که این پروژه با موفقیت همراه خواهد بود. پدرم خودش مانند این دو کاراکتر بود و همیشه خوشبینیهای خاصی به همه موارد داشت. گاهی دستوپاچلفتی هم میشد اما همیشه در آخر، کار را به سرانجام میرساند و همیشه معتقد بود که میتواند ایده خودش را محقق و متصور کند.
تاریخ ادبیات ما ایرانیها سرشار از حکایت و ضربالمثل است. اما این دو شخصیت برای ما هم تبدیل به ضربالمثل شده و به کسانی که خرابکاری میکنند، میگوییم «پتومت» آیا هیچگاه این تصور را داشتید این دو کاراکتر هوشمندتر باشند؟
مخاطب اولین قسمت این مجموعه که ساخته شد بزرگسالان بودند نه بچهها، چون همانطور که گفتم ایده این کار از داستانهای مصور در روزنامههای کثیرالانتشار بود که قرار شد این داستانها در تلویزیون ادامه داشته باشد و به مرور سیر تحولی را شاهد بودیم و به مجموعهای تبدیل شد تا برای کودکان هم جالب باشد. در حال حاضر شاهدیم خیلی از بزرگترها در کنار کودکان این مجموعه را تماشا میکنند، ممکن است بهصورت مجزا تماشا نکنند اما هر دو گروه میتوانند برآوردهای خودشان را از این مجموعه داشته باشند.